1

یادداشت/۶ نکته در حوزه سیاست گذاری صنعت لبنیات به قلم رضا باکری

رضا باکری
دبیر انجمن صنایع فرآورده‌های لبنی ایران

سال ۱۴۰۰ برای صنعت لبنیات ایران مانند عموم صنایع کشور، سالی سخت بود. مشکلاتی چون «کاهش سرانه مصرف» و عدم سرمایه گذاری در پروژه «فرهنگ سازی مصرف شیر و محصولات لبنی در خانوارهای ایرانی» هم از سوی نهادهای سیاست گذار و هم از سوی تولید کنندگان، در کنار تداوم سیاست های تولید ستیزی چون «قیمت گذاری دستوری» از سوی نهادهای سیاست گذار، بر محنت سالی که اقتصاد آن از تداوم رکود و تاثیر تحریم ها رنج میبرد، افزود.

تلاش میکنم در سطور ذیل به نکاتی بپردازم که تا اندازه‌ای نگاهی آسیب شناسانه از منظر سیاست‌گذاری در حوزه زنجیره صنعت لبنیات ایران دارد تا شاید نگاه و زاویه‌ای متفاوت از مباحث صرف اقتصادی را پیش روی مخاطبان قرار دهد.

۱٫ آنچه کمتر درباره قیمت گذاری دستوری گفته شده

هیچ اقتصاددان، فعال اقتصادی و حتی سیاست گذاری نیست که در مقام کارشناسی بخواهد از قیمت گذاری دستوری دفاع کند اما با این‌همه قیمت‌گذاری دستوری کماکان در دستور کار سیاست‌گذاری‌های کشور قرار دارد. قیمت گذاری دستوری اگرچه منطق اقتصادی قابل دفاعی ندارد و نتایج مورد نظر را هم برای تصمیم گیرندگان به همراه نداشته اما آنچه شرایط تداوم آن را فراهم کرده گذشته از تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی، وجود تقاضای اجتماعی و فشار افکارعمومی بر سیاست‌گذاران است که آنها را مسئول تنظیم بازار و کنترل قیمت‌ها میداند.

وجود چنین فشاری البته باعث شده تا سیاست‌گذاران ما در دولت نیز تن به این تنزل جایگاه بدهند و به جای سپردن قیمت به بازار و رقابت و تمرکز بر سیاست‌های توسعه‌ای و اصلاح رویکردهای عام، خود و جایگاه خود را به کنترل کننده قیمت اقلام مصرفی خانوار کاهش دهند. از روزگاری که درباره قیمت شیرخام در هیئت دولت بحث میشد دست کم ۳۰ سال میگذرد و حالا دوباره شاهد بازگشت بحث درباره قیمت کالاها به هیئت دولت هستیم و این نشانه‌ای عمیق از دورشدن دولت از اهداف توسعه‌ای و فراموش شدن جایگاه سیاست‌گذاری است.

۲٫ قانون انتزاع وقتی اجرایی می‌شود که ساختار جهاد ارتقا یابد

پراکندگی در تصمیم گیری‌ها مرتبط با امنیت غذایی و صنایع وابسته به کشاورزی سالها بود که منجر به بلاتکلیف ماندن صنایع غذایی از جمله صنعت لبنیات شده بود. صنایع لبنی از یکسو خود را به بعنوان یک صنعت در زیرمجموعه وزارت صمت میدیدند و از سوی دیگر بیشترین کار و ارتباط را باید با  وزارت جهاد کشاورزی میداشتند که مهم ترین تامین کنندگان این صنعت (دامداران) در ذیل معاونت دامی این وزارت خانه قرار دارند.

اجرای قانون تمرکز اختیارات  وزارت جهاد کشاورزی که از نیمه مردادماه امسال اجرایی شد را میتوان گامی مهم برای رفع مشکل پراکندگی تصمیم گیری در حوزه صنایع غذایی بویژه صنعت لبنیات بشمار آورد. قانونی که دایره مسئولیت  وزارت جهاد کشاورزی را از تامین کنندگی مواد اولیه (شیرخام) به تامین کالای اساسی و امنیت غذایی ارتقا داده و موجب شده تصمیم گیری ها در این وزارت خانه بخشی‌نگر نبوده و به کل زنجیره صنعت لبنیات از تامین نهاده تا تامین شیرخام و تولید محصول و در نهایت مصرف کننده بسط یابد.

با این حال آنچه محل نگرانی است این است که در  وزارت جهاد کشاورزی هنوز ساختارهای لازم برای بردوش گرفتن چنین مسئولیتی ایجاد نشده است. در حالی که در حوزه دام و تامین شیرخام معاونت امور دامی وزارت سالهاست شکل گرفته و مسئولیت بر عهده دارد، و درحالی که  وزارت جهاد کشاورزی دست کم از میانه سال ۱۳۹۹ در حال رایزنی برای بازگشت اختیارات خود در حوزه تنظیم بازار و تمرکز اختیارات در زنجیره غذایی کشور بود، جای تعجب است که اقدامی برای ارتقاء ساختار این وزارت خانه برای اجرای مسئولیت هایی انجام نداد که بناچار بعد از اجرایی شدن قانون تمرکز اختیارات باید بر دوش میگرفت. عجیب تر اینکه با وجود گذشت قریب به ۱۰ ماه از اجرای قانون انتزاع، هنوز هم شاهد شکل گیری یک معاونت قدرتمند در  وزارت جهاد کشاورزی برای سیاست گذاری در حوزه صنایع غذایی متناسب با جایگاه صنعت غذا به عنوان بخشی مهم از زنجیره ارزش نیستیم.

۳٫ نظام سیاست گذاری از مصرف کننده غافل مانده

مرداد ماه سال ۱۴۰۰ بعد از کشمکش های فراوان قیمت شیرخام افزایشی قریب به ۵۰ درصدی را تجربه کرد که در مقایسه با تابسات سال ۱۳۹۹ بیش از ۱۰۰ درصد افزایش بود. به تبع چنین افزایشی در قیمت مهمترین ماده اولیه تولید محصولات لبنی، شاهد افزایش محصولات لبنی برای مصرفکننده بودیم. اینهمه در حالی است که شواهد بازار نشان از کاهش قدرت خرید مردم و کاهش مصرف محصولات لبنی و در نتیجه افزایش مازاد تولید شیرخام دارد.

درحالی که بر اساس آمارهای مرکز آمار نسبت خرید محصولات لبنی در میان دهک های برخوردار نسبت به دهک های کم برخوردار شهری حدود ۱٫۲ برابر، ظرف ۵ سال گذشته کمتر شده و این نسبت در میان خانوارهای روستایی حدود ۳٫۲ برابر کمتر است، مازاد تولید شیرخامی که قرار بود بشکل محصولات لبنی بر سر سفره خانوارهای ایرانی بنشیند حالا تبدیل به شیرخشک و چربی (خامه و کره) شده و راه صادرات را در پی می گیرد. پیش‌بینی می شود که در سال آتی صادرات شیرخشک افزایش یافته و خطوط شیرخشک صنعتی در کشور به ظرفیت جذب ۷ هزار تن در روز برسد. این در حالی است که پیش از این روزانه قریب به ۲ هزار تن شیرخام جذب خطوط شیرخشک مورد نیاز کشور می شد.

پرسش این است که در شرایطی که نظام سیاست گذاری کشور آماده حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی از نهاده های دامی میشود، یعنی یارانه ای که قرار بود بر سر سفره خانوارها بنشیند را حذف میکند، چه بر سر سفره خانوارهای کم برخوردار خواهد آمد؟

توصیه متواتر انجمن صنایع فرآورده های لبنی به نظام سیاست گذاری کشور از سالهای گذشته تا کنون این بوده است که یارانه را از ابتدای زنجیره به انتهای زنجیره و بطور خاص به دهک های محروم انتقال دهد امری که هنوز رنگ تحقق نیافته است. احیای شیر رایگان مدارس و قرار گرفتن سه محصول پر مصرف و ضروری سبد خانوار (شیر، ماست و پنیر) در سبد حمایتی کالا بشکل بن کارتهای الکترونیکی و بهره مندی خانوارهای محروم از این حمایت و نه همه خانوارها، راهکاری اساسی است که نه‌تنها برای کالاهای لبنی بلکه برای سایرکالاهای غذایی ضروری سبد خانوار قابل انجام است.

۴٫ توسعه مداخلات دولت از بازار مصرف به تامین مواد اولیه و نقدینگی

نحوه حضور و نظارت دولت در اقتصاد در سالهای اخیر، حکایت از توسعه مداخلات از بازارمصرف به تامین مواد اولیه و نقدینگی بنگاه های مختلف دارد. اعمال محدودیت های تعرفه ای و قانونی بر حضور بخش خصوصی برای تامین مواد اولیه خود و رواج صدور مجوزهای مختلف برای واردات مواداولیه علاوه بر اینکه موجب اخلال در روند تامین مواد اولیه کارخانه ها شده، زمینه بروز بیشتر فساد را هم فراهم آورده است.

کاهش جذابیت بازار سهام که خود متاثر از مداخلات دولت است از یک سو و از سوی دیگر تفوق نظام بانکی در تامین سرمایه از طریق رشد بدهی عملا از سوی نظام سیاست گذاری تشویق می شود. بطور کلی تامین مالی از طریق رشد بدهی به علت صرفه‌جویی مالیاتی و نرخ پایین‌تر آن در مقایسه با بازده مورد انتظار سهامداران، برای بنگاه ها مطلوب‌تر است بخصوص وقتی که تسهیلات با نرخی کمتر از متوسط نرخ تسهیلات در بازار به بخشی از زنجیره تعلق بگیرد. درست برخلاف نظراتی که ارائه تسهیلات در زنجیره یک صنعت را بطور یکسان توصیه میکند.

اگرچه شرایط تحریمی و لزوم اولویت بندی برای ورود کالاها یکی از دلایل اتخاذ این سیاست است اما به هر حال این سیاست موجب توسعه حوزه مداخلات دولت در زنجیره صنایع غذایی از جمله لبنیات شده به نحوی که حالا نه تنها بازار مصرف از مداخلات دولت مصون نیست بلکه کل زنجیره متاثر از مداخلات دولت و برهم خوردن توازن و رقابت در اثر این مداخلات است.

تامین روغن گیاهی برای برخی محصولات لبنی صادراتی بر اساس استاندارد تولید آنها مانند بستنی یا خامه صادراتی یکی از بارزترین نمونه از توسعه مداخلات دولت در تامین مواد اولیه کارخانه هاست. همچنین احتمال افزایش قیمت شیرخام در اثر حذف ارز مرجع و نیاز بنگاه ها به افزایش سرمایه در گردش، عملا  سرنوشت زنجیره صنعت لبنیات و عاقبت بنگاه ها بخصوص بنگاه های کوچک را به تصمیم دولت برای تامین سرمایه در گردش و نقدینگی بنگاه ها گره زده است.

۵٫ دوگانگی در نگرش بخش خصوصی به دولت

توسعه مداخلات دولت در زنجیره درحالی است که برخلاف شعارها و انتقادهایی که از سوی بخش خصوصی و فعالان اقتصادی از این توسعه مداخلات شنیده می شود، در عرصه عمل بخش خصوصی خود تسهیل کننده و متقاضای حضور دولت شده است.

وجود تضاد منافع در زنجیره ارزش صنایع مختلف از جمله صنعت لبنیات، تلاش هر یک از حلقه های زنجیره برای نزدیکی به قدرت و یارکشی از آن برای سهم گرفتن از سودی که در حلقه های مختلف زنجیره تقسیم می شود، انگیزه های اساسی هستند که فعالان بخش خصوصی را وامیدارد بخلاف مواضعی که طرح میکنند عملا به دنبال باز کردن بیشتر پای دولت در زنجیره ارزش صنعت خود باشند.

این دوگانگی وقتی تشدید می شود که در ذهن متولیان امر و سیاست گذاران، رشد سهم اقتصاد دولتی نه امری ضد توسعه و نکوهیده بلکه قابل ستایش و دفاع نیز باشد.

۶٫ دچار گسیختگی در زنجیره هستیم

 اواخر خرداد سال ۹۵ بود که بنا بر مصوبه هیئت دولت و ابلاغ معاون اول رئیس جمهور،  وزارت جهاد کشاورزی مکلف به ایجاد صندوق حمایت از توسعه زنجیره صنعت شیر کشور شد. صندوقی که قرار بود با مشارکت تمامی فعالین زنجیره مذکور ظرف شش ماه و با سرمایه چهار هزار و پانصد میلیارد ریالی، به ساماندهی زنجیره ارزش صنعت لبنیات بیانجامد.

 وزارت جهاد کشاورزی مکلف بود الگوی مطلوب زنجیره ارزش تولید شیر خام تا عرضه محصولات لبنی را به همراه سامانه موردنیاز برای تسهیل جریان وجوه و کالا در قالب بستر الکترونیکی بانک عامل طراحی نموده و بر استقرار و راه‌اندازی زنجیره مذکور در تمامی استانها نظارت کند. هدایت و راهبری زنجیره و مدیریت سامانه با هماهنگی  وزارت جهاد کشاورزیکشاورزی برعهده صندوق قرار گرفته بود.

قرار بود با شکل گیری این زنجیره اهداف ذیل محقق شود:

«الف ـ تسهیل در تأمین نهاده­ها، اصلاح نژاد و به کارگیری دام­های با بازدهی بالا، استفاده از شیوه­های نوین و کاهش هزینه تولید و افزایش دانش نیروی انسانی، بهبود مدیریت واحدهای تولیدی و گسترش قراردادهای بین صنایع لبنی با واحدهای تولید شیرخام.

ب ـ بازسازی، نوسازی و اصلاح ساختار دامداری­ها و صنایع لبنی، ساماندهی مراکز جمع­آوری بهداشتی شیر، رعایت اصول کیفی و بهداشتی در تولید فرآورده­ها و ساماندهی تشکل های ذی­ربط.

پ ـ فرهنگ­سازی و افزایش تقاضا برای مصرف شیر از طریق تبلیغ و ترویج مصرف شیر با استفاده از ظرفیت رسانه­های عمومی و اجرای طرح توزیع شیر رایگان و طرح­های مشابه برای گروه­های هدف.

ت ـ استقرار نظام قیمت­گذاری مبتنی بر کیفیت و تدوین سیاست تجاری بلندمدت با رویکرد حمایت از تولید داخلی و توسعه صادرات محصولات لبنی.»

اگر با گذشت بیش از ۵ سال از آن تاریخ عنوان شود که هیچ یک از اهداف فوق محقق نشده، اغراق نشده است. زنجیره ارزش صنعت لبنیات به جای اینکه عملکردی انداموار داشته باشد و با هر فرمان و تقاضا، حلقه های زنجیره عملکردی متناسب با تقاضا داشته باشند اما دچار گسیختگی در روابط تامین کنندگان و تولیدکنندگان شده است و این مهم حل نمیشود مگر با سرمایه گذاری بخصوص در توسعه آموزش در زنجیره صنعت ما./ماهنامه اقتصاد سبز




یادداشت/واکاوی خرما یک محصول صادراتی به ۸۵ کشور دنیا به قلم ارسلان قاسمی

ارسلان قاسمی
رئیس کمیسیون کشاورزی و صنایع غذایی اتاق تعاون ایران

نگاهی گذرا به آمارهای تولید و صادرات خرما نشان می‌دهد که این محصول شاید تنها کالای ایرانی باشد که درسال ۱۳۹۹ و شرایط اقتصادی موجود به بیش از ۸۵ کشور دنیا با تناژهای مختلف صادر شده است.

خرما میوه درخت نخل است که در آب و هوای گرمسیری رشد می‌کند. فواید تغذیه‌ای خرما چشمگیرند. تنها یک وعده ۱۰۰ گرمی از آن می‌تواند حدود ۲۰ درصد از نیاز روزانه انسان به پتاسیم را به همراه ۷ گرم فیبر، ۲ گرم پروتئین، و چندین نوع از آنتی اکسیدان ها تامین کند. همچنین، خرما منبع خوبی برای مس، منگنز، ویتامین B۶، منیزیوم و آهن است.

به میوهٔ نرسیده خرما ابتدا «پَهَک» می‌گویند (در بوشهر) و پس از رنگ گرفتن به زرد یا قرمز، «خارَک» یا «خرک» یا کنگ (و در زبان عربی، «حبابوک») گفته می‌شود. البته در بعضی نقاط به همان پهک خارک می‌گویند. رطب مرحله قبل از رسیدگی کامل خرماست که رطوبت بیشتر و قند کمتری نسبت به خرمای کاملاً رسیده دارد.

میوه خرما جزو میوه‌های سته می‌باشد یعنی تمام قسمت باریکاری آن گوشتی و حاوی مواد غذایی است. خرما از دورانِ باستان در رژیم غذایی انسان وجود داشته‌است و یکی از قدیمی‌ترین میوه‌های کشت شده توسط انسان بوده‌است.

خرمای تازه می تواند به رنگ قرمز روشن یا زرد روشن یا چیزی بین این دو باشد، اما خرمای خشک شده به طور معمول قهوه ای رنگ است. تنوع خرما نیز شگفت انگیز بوده و بیش از ۳ هزار نوع از این میوه در سراسر جهان یافت می‌شود.

بدون در نظر گرفتن این که چه نوع خرمایی را انتخاب می‌کنید، مصرف این ماده غذایی با برخی فواید سلامت جالب توجه پیوند خورده است. تنها مصرف دو خرما در روز برای یک هفته می‌تواند نتایج جالبی را به همراه داشته باشد.

خرما مزه ای شیرین دارد، اما مصرف این ماده غذایی موجب افزایش ناگهانی و سریع قند خون انسان نمی‌شود. فیبر بار دیگر گزینه موثر در این زمینه محسوب می‌شود. فیبر روند گوارش را کند می‌سازد و قند موجود در خرما به تدریج وارد جریان خون می‌شود. بر همین اساس، افزایش و سقوط ناگهانی سطوح قند خون را پس از مصرف خرما تجربه نکرده و در عوض یک منبع پایدار انرژی خواهید داشت.

براساس آمارهای سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) تولید خرما در مساحتی به وسعت بیش از ۱.۰۹ میلیون متر مکعب در جهان انجام می شود و سالانه بیش از ۸.۵ میلیون تُن از این محصول کشاورزی تولید می‌شود و تقریبا ۵ هزار نوع نخل خرما در سطح جهان وجود دارد.

۵۸.۸ درصد کشت خرما در آسیا و ۴۳.۴ درصد آن در افریقا است، در این میان، کشورهای عربی ۷۷ درصد تولید جهانی خرما یعنی سالانه ۶.۶ میلیون تُن تولید این محصول را به خود اختصاص داده‌اند .

کشورهای پیشرو در تولید خرما

مصر در تولید و کشت خرما، به عنوان کشور پیشرو در جهان شناخته شده است. هر ساله، این کشور حدود یک میلیون و ۰۸۴ هزار و ۵۲۹ تن خرما تولید می کند. این میزان کمی بیش از ۱۷ درصد از تولید جهانی خرما و تنها ۳ درصد، از صادرات جهان است. مصر از سال ۱۹۹۳ تا کنون بیش از ۱۰۰ درصد کشت خرما را افزایش داده و در حال حاضر حدود ۱۵ میلیون و ۵۸۲ هزار درخت نخل دارد به طوری که تنها بیش از نیمی ، ۵۳ درصد، از خرما به مراکش صادر می شود، و پس از آن اندونزی (۲۴درصد) و مالزی (۱۵درصد) قرار دارند. در عین حال ارزش کل صادرات حدود ۴۱.۸ میلیون دلار است. اما نکته جالب توجه اینجاست که از ۱،۸ میلیون تُن خرما تنها ۳درصد آن صادر می‌شود، لذا مصر در رتبه ۱۲‌ اُم صادرکنندگان خرما قرار دارد که این محصول را به ۶۳ کشور از جمله اندونزی، مراکش، مالزی، بنگلادش و تایلند صادر می کند

پس از مصر، ایران با تولید  ۱،۲ میلیون تن قرار دارد، اما با وجود میزان بالای تولید، تقریبا ۹.۷ درصد کل صادرات جهان را تشکیل می‌دهد و صادرات خرمای ایران عمدتا به کشورهای آسیایی صورت می‌گیرد. به طوری که بزرگترین وارد کنندگان هند (۱۶ درصد) و مالزی (۱۱ درصد) هستند و به دنبال آن روسیه با وارد کردن ۹.۹ درصد خرمای ایران در این فهرست جای دارد. در سال ۱۳۹۹ خرمای ایران به بیش از ۸۵ کشور دنیا صادر شد.

سومین تولیدکننده بزرگ خرما، عربستان سالانه حدود یک میلیون تُن خرما تولید می‌کند که دارای ۷۵ نوع متفاوت است، لذا این کشور پس از مصر جایگاه سوم بیشترین تولیدکننده جهانی خرما را به خود اختصاص داده و ۱۷درصد تولید جهانی این محصول را در اختیار دارد. میزان مصرف خرمای هر شهروند سعودی در سال ۲۶ کیلوگرم برآورد می شود. این کشور شرایط مناسب برای رشد و کشت خرما را دارد. این کشور حدود ۸.۸ درصد از خرمای جهان را که حدود ۹۴.۳ میلیون دلار ارزش دارد، صادر می کند. به طوری که وارد کنندگان خرمای اصلی این کشور اردن (۱۹٪)، یمن (۱۷٪) و کویت (۱۵٪) هستند.

بر اساس داده‌های رسمی، عراق در سال گذشته چیزی در حدود ۷۳۵ هزار تُن از ۱۷ میلیون نخل، تولید خرما داشته است و رتبه چهارم تولید خرما را در سطح جهان به خود اختصاص داده است. میانگین صادرات خرمای عراق در سال گذشته به ۶۰۰ هزار تُن رسید که بیشتر به کشورهای ترکیه، هند، مصر، سوریه، اردن، امارات، چین، بنگلادش، چین و برخی بازارهای اروپایی و امریکایی انجام می شود.

تولید سالانه عراق، در زمان رژیم صدام حسین تنها ۴۲۰ هزار تن رسید. پس از آن با سرمایه گذاری مجدد، به آرامی افزایش در صنعت و تولید روی داد. به طور ی که در سال ۲۰۱۴، کشور ۷۷.۵ میلیون دلار خرما را صادر کرد و ۷۹ درصد از آن به هند و درصدی به مصر (۸.۵ درصد) و مراکش (۳.۷ درصد) صادر شد.

تونس با تولید ۳۴۵ هزار تُن و عمان با ۳۴۰ هزار تُن در جایگاه پنجم و ششم تولیدکنندگان بزرگ خرما قرار دارند.

مروری بر وضعیت صادرات انواع خرما ایران

در دهه ۱۳۹۰ تا سال ۱۳۹۷ صادرات انواع خرما ایران روند صعودی داشته ، به نحوی که از ۱۲۲ هزار تن صادرات خرما در سال ۱۳۹۰ به ۳۰۵ هزار تن در سال ۱۳۹۷ رسید.اما در سال ۱۳۹۸ با افت ۷۰ هزارتنی در صادرات این محصول مواجه شدیم، ولی در سال ۱۳۹۹ به رکوردصادرات ۳۳۹ هزارتنی که بیشترین صادرات خرما در این دهه بود دست یافتیم. متوسط قیمت صادراتی انواع خرما در سال ۱۳۹۹ حدود ۸۸۰ دلار به ازای هر تن بودهاست.

خرما شاید تنها کالای ایرانی باشد که درسال ۱۳۹۹ وشرایط اقتصادی موجود به بیش از ۸۵ کشور دنیا با تناژهای مختلف صادر شده است. پاکستان( ۷۲،۲ هزارتن)،هندوستان( ۶۰،۸ هزارتن)،افغانستان(۳۳،۲ هزارتن)، ترکیه (۲۹،۷ هزارتن)وامارات متحده عربی(۱۵،۳ هزارتن)  پنج کشور اول صادرات خرما ایران بوده اند.

نکته قابل تامل آنکه هندوستان با بیش از ۲۰۰ میلیون نفر جمعیت مسلمان و بیش از ۱،۲ میلیارد نفرجمعیت تنها حدود ۶۱ هزارتن خرمای ایران را جذب می کند، این امر در حالی است که به استناد داده های آماری هندوستان ۱۱،۲درصد کل واردات خرما جهان را بخود اختصاص داده است، ازاینرو توجه بیشتر و یافتن راه کارهای حضور بیشتر وموثر تردر این بازار ضروری به نظر می‌رسد. همین اشکال در بازر ۱،۵ میلیارد نفری چین نیز وجود دارد، چرا که برای حضور خرمای ایران در این بازار چیزی به جز رعایت استانداردهای کیفی وجود ندارد، اما در سال مورد بررسی تنها ۲،۸ هزارتن خرمای ایران به این کشور صادر شده، در حالی که بازر چین پذیرای حجم زیادی از واردات خرمای جهان است و حضور ایران در پیمان اقتصادی، سیاسی شانگهای می‌تواند فرصت مناسبی را برای حضور بیشتر در این بازار فراهم آورد.

در حوزه کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا که ایران دارای موافقتنامه تعرفه ترجیحی با آنان است، در سال ۱۳۹۹ قزاقستان با ۳۶،۷ هزارتن هدف اول صادراتی در این حوزه بوده وبعد از آن روسیه با ۱۰،۲ هزارتن و قرقیزستان با ۴،۲ هزارتن قرارداشته وارمنستان با ۹۷۶ تن و بلاروس با ۵۷۶ تن بازارهای صادراتی دیگر حوزه اوراسیا بودند.  با نگاه به این اعداد و با توجه به آنکه فدراسیون روسیه بازار پروتمند و شیکی است بایستی در روند بازارسازی و شناخت بیشتر بازار خرمای این کشور و اصولا حوزه اوراسیا تجدید نظر اساسی صورت پذیرد.

آلمان با واردات ۲۰۹۸ تن خرمای ایران در سال ۱۳۹۹ می‌تواند دروازه ورود خرمای ایران به کشورهای اتحادیه اروپا است و هلند، سوئد، لهستان، انگلستان بازارهای مهم و بالقوه و بالفعل صادرات خرمای ایران هستند.

واکاوی «خرما» یک محصول صادراتی به ۸۵ کشور دنیا
واکاوی «خرما» یک محصول صادراتی به ۸۵ کشور دنیا

فرصت‌ها و نقاط قوت:

– داشتن رتبه دوم میزان تولید خرما در جهان.

– وجود بیشترین تنوع خرمای جهان در ایران.

– دارا بودن قابلیت ایجاد امنیت غذایی، اشتغال زایی، حفظ محیط زیست و توسعه پایدار کشاورزی به‌عنوان یک محصول استراتژیک.

– در اختیار داشتن شرایط اقلیمی مناسب برای تولید خرمای تجاری و ایجاد زنجیره ارزش در صنعت خرما.

– دسترسی به آب‌های آزاد از طریق خلیج فارس و دریای عمان برای صادرات به کشورهای هدف.

– ارگانیک بودن محصول خرما ایران و بازار پسندی آن.

– بهبود تراز تجاری علی الخصوص در بخش کشاورزی.

تهدیدات و چالش‌ها:

-کم آبی و خشکسالی در کشور.

– عدم آشنایی کافی بهره‌برداران با روش‌های اصولی جمع‌آوری، بسته‌بندی، حمل و نقل و نگهداری محصول.

–  بالا بودن سن برخی از نخلستان ها.

– فرهنگ سنتی نخلداری.

– عدم رشد نرخ تولید با محاسبات اقتصاد کشاورزی.

-فروش فله و عدم ایجاد ارزش افزوده در کشورو نبود برند ملی.

– کمبود ویا نبود تسهیلات بانکی برای سرمایه گذاری ثابت و سرمایه در گردش و بالا بودن نرخ تسهیلات اعتباری بانک‌ها.

– نبود دیپلماسی مناسب اقتصادی خرما متناسب با بازارهای هدف.

نقاط ضعف:

– وجود تعهد ارزی و پیمان سپاری.

– عدم سرمایه گذاری کافی در جهت استفاده از روش های مدرن وبسته بندی.

– قسمت عمده خرما در ایران در صنایع تبدیلی از قبیل شیره خرما ، نوشابه سازی و… مصرف میشود،اما سرمایه گذاری مناسب در این صنایع صورت نگرفته است.

– کمبود امکانات لجستیکی، حمل ونقل، نگهداری و خدمات متناسب با انواع خرمای صادراتی.

– قیمت پایین صادراتی خرما در مقایسه با سایر رقبا با توجه به کیفیت و تنوع آن.

– افزایش هزینه‌های حمل و نقل داخلی و خارجی خصوصاً کانتینرهای سردخانه‌دار.

– کمبود کانتینرهای سردخانه دار در کشور.

– عدم شناخت صحیح از بازارهای هدف از جمله سلایق، الگوهای مصرف، بسته بندی مناسب.

– نبود ساز و کار تبلیغاتی مناسب در بازارهای هدف و بالا بودن هزینه شرکت در نمایشگاه‌های بین‌المللی معتبر.

– عدم اطلاع‌رسانی در معرفی خرمای ایرانی، ارزش تغذیه‌ای و خواص آن.

– کمبود مصرف سرانه خرما درکشور.

راهکارها:

– حذف تعهد ارزی و پیمان سپاری.

– تامین سرمایه در گردش مورد نیاز تولید کنندگان وصادر کنندگان.

– ایجاد و نوسازی و دانش بنیان کردن صنایع بسته بندی و فرآوری.

-تامین و تجهیز ناوگان لجستیک وساخت سردخانه‌ها و انبارهای مکانیزه.

-جوان سازی نخلستانها.

– حذف واسطه های غیر ضرور بخش های دولتی( نظیر سازمان تعاون روستائی) و غیر دولتی و جلو گیری از رقابت های مخرب در بازار های هدف.

– ضرورت تبلیغات مناسب در بازار های هدف .

– افزایش سرانه مصرف خرما از حدود ۸ کیلو گرم فعلی به بیش از ۱۱ کیلوگرم.

منبع: ایرنا




fat bloom در شکلات چیست؟

در اثر کندانس شدن رطوبت روی سطح شکلات، شکر از شکلات خارج شده و پس از تبخیر رطوبت بصورت لکه های سفید روی محصول باقی می ماند.

گاهی اوقات وقتی بسته بندی شکلات را باز می کنیم ، ناگهان به لکه های سفید رنگی برمی‌خوریم که روی شکلات رسوب کرده و ظاهر آن را نا مطلوب ساخته تا آنجا که در برخی مقاطع تمایل ما را برای خوردن شکلات تا حد زیادی کاهش می‌دهد .مطلبی که در اینجا به آن پرداخته می شود به ماهیت و چرایی به وجود آمدن این پدیده بازمی گردد که از آن با نام سفیدک شکلات یا Chocolate bloom یاد می شود .

امروزه از پدیده سفیدک به عنوان معضل بسیار پیچیده ای که صنعت عظیم شکلات سازی دنیا با آن روبروست، نام برده می شود. بروز این پدیده در تولیدات کارخانجات شکلات سازی، آنها را دچار چالشهای فراوانی می کند؛ لذا سالهاست که محققان در جهت برطرف کردن این پدیده تلاش می کنند .

ایجاد سفیدک در شکلات یک تغییر فیزیکی پیچیده است که در سطح مولکولی انجام می گیرد و چون تغییرات صورت گرفته با چشم غیر مسلح و حتی با میکروسکوپهای بسیار مجهز نیز قابل رویت نیست کشف دلایل و ارائه راهکار در جهت رفع آن را دشوار ساخته است .

تعریفی که می توان برای پدیده سفیدک در شکلات ارائه کرد به این شرح است :

زمانی که شکلات بعد از تولید و بسته بندی تحت تاثیر نوسانات دمایی حاصل از شرایط انبارداری، حمل و نقل و نگهداری در مکانهای مختلف از نظر درجه حرارت قرار می گیرد، برخی از چربی ها و یا کریستالهای شکر موجود در آن به سطح شکلات مهاجرت کرده و حبابهای سفید رنگی را در سطح رویی آن تشکیل می‌دهند که ظاهری ناخوشایند را در نگاه مصرف کننده ترسیم می کند، این پدیده خود بر دو نوع است :

شکوفه چربی یا سفیدک حاصل از مهاجرت چربی ها : که در اثر مهاجرت برخی از چربی ها به سطح شکلات قابل تشخیص است.

شکوفه شکر یا سفیدک حاصل از مهاجرت کریستالهای شکر : که در اثر وجود رطوبت در شکلات و جذب آن توسط مولکول های ساکاروز که با افزایش حرارت محیط به سطح شکلات مهاجرت می کنند، به وجود می آید.

همانطور که می دانیم شکلات ترکیبی از شکر، پودر کاکائو، کره کاکائو، روغن جانشین کره کاکائو، لیسیتین و وانیلین است و نیز می دانیم که روغن ها و چربی های مختلف دارای ترکیب متفاوتی از نظر زنجیر اسیدهای چرب با تعداد کربن و تعداد بندهای دوگانه ( درجه اشباعی ) می باشند. این تفاوت در اسیدهای چرب متعاقبا تفاوت در وزن مولکولی، نحوه کریستاله شدن، دمای ذوب و خیلی دیگر از تفاوتها را شامل خواهد شد . بنابراین وقتی شکلات دارای چند نوع روغن و چربی می باشد ( چربی شیر، پودر کاکائو و … ) طبیعی است که رفتار آنها در ساختمان شکلات متفاوت بوده و نتیجه برهمکنش آنان بر یکدیگر و همچنین سایر ترکیبات موجود در فرمولاسیون شکلات، کیفیت محصول نهایی و همچنین خصوصیات فیزیکی آن را تحت تاثیر قرار خواهد داد که یکی از نتایج این تاثیرات بروز پدیده سفیدک است .

تا بحال بررسی های زیادی در رابطه با حذف و یا کاهش این پدیده در شکلات انجام شده و نظریات متفاوتی نیز ارائه شده است که کاربردی ترین آنها انتخاب ترکیب مناسب چربی های موجود در فرمولاسیون شکلات، رعایت اصول در فرآیند تمپرینگ، انتخاب روش های مطلوب در تولید شکلات، دور نگهداشتن شکلات در تمامی مراحل تولید، توزیع و مصرف از رطوبت و نوسانات دمایی و اجتناب از نگهداری شکلات در دماهای بالا، افزودن مواد آنتی بلوم ( یا ضد سفیدک ) مانند برخی امولسیفایرها را تشکل می دهد.

در اکثر موارد منشاء سفیدک، مهاجرت چربی ها به سطح شکلات است . این پدیده با سفید شدن سطح شکلات و یا وجود لکه های سفید چربی مشخص می شود که با لمس توسط انگشت ذوب شده و از بین می رود .

همچنین باید اشاره کرد که بروز پدیده سفیدک در شکلات یک پدیده فیزیکی بوده و از لحاظ ایمنی و بهداشتی، هیچ نوع آسیبی را به ماده غذایی و تبع آن به مصرف کنندگان وارد نمی کند همچنین از لحاظ ارزش غذایی نیز هیچ نوع تغییری در آن ایجاد نمی شود. نباید از نظر دور داشت که تنها تری گلیسرید های موجود در ساختمان شکلات هستند که با تغییر در خواص مورفولوژیکی آنان، تغییراتی در شکل ظاهری شکلات ایجاد شده و در واقع به از بین رفتن جلای طبیعی آن می انجامد .

سخن پایانی اینکه امید می رود تا با تلاش محققان و دانشمندان این عرصه، بروز چنین پدیده ای در شکلات که یکی از پرطرفدارترین محصولات غذایی است تحت کنترل درآمده و این شیرینی خوشمزه و مغذی، کام میلیونها انسان را همچنان شیرین نگاه دارد .

در باور عمومی به هر خوراکی کوچک شیرینی که از کاکائو درست شده باشد، شکلات می‌گویند اما شکلات در اصل فرآورده‌ای است که در آن از کاکائو و کره کاکائو استفاده شده باشد. در فرآیند تهیه شکلات، مرحله‌ای به نام «مشروط کردن» یا «تمپرینگ» وجود دارد که برای پیشگیری از ایجاد همین قسمت‌های سفید روی شکلات انجام می‌شوند. به عبارتی تمپرینگ باعث می‌شود رنگ و بافت شکلات ثابت بماند. اگر در کارخانه شکلات‌سازی این مرحله به درستی انجام نشده باشد، شکلات سفیدک می‌زند. ما تشکیل این قسمت‌های سفید را « شکوفه زدن» می‌نامیم. شکوفه زدن هم دو نوع دارد؛ شکوفه چربی و شکوفه قندی.

بلوم شکری که در اثر کندانسه شدن رطوبت خود محصول روی سطح شکلات ایجاد می شود

 بلوم چربی  که درجه حرارت نگهداری محصول که بالا می رود سبب مهاجرت کریستال های چربی قسمت های درونی شکلات به طرف سطح و لایه بیرونی شکلات می گردد.

شکوفه چربی به دلیل نقص در عملیات تمپرینگ و در اثر وجود کره کاکائو در شکلات و شکوفه قندی به دلیل نقص در سیستم بسته‌بندی به وجود می‌آیند.

این دو شکوفه با هم چه تفاوتی دارند؟

چه اشکالی ممکن است در بسته‌بندی وجود داشته باشد؟

ممکن است شکلات هنگام بسته‌بندی هنوز گرم باشد و به همین دلیل بعد از بسته‌بندی داخل بسته قطرات خیلی ریز رطوبت ایجاد شود. این قطرات، قند موجود در شکلات را بیرون می‌کشد و به این ترتیب سفیدک یا شکوفه قندی ایجاد می‌شود.

  شکلات شکوفه زده فاسد است؟

در صنعت غذا، فساد یعنی عدم پذیرش مصرف‌کننده. این عدم پذیرش به دلیل عوامل ظاهری هم هست و گاهی فرآورده‌ای هیچ مشکلی هم برای سلامت مصرف‌کننده ایجاد نمی‌کند اما چون در بازار مصرف رد شده است، فاسد تلقی می‌شود. درباره شکلات سفیدک‌زده هم وضع به همین منوال است. ممکن است شما دوست نداشته باشید شکلاتی را که شکوفه‌زده بخرید اما اگر آن را به هر دلیلی خوردید، سلامتتان به خطر نمی‌افتد.
در باور عمومی به هر خوراکی کوچک شیرینی که از کاکائو درست شده باشد، شکلات می‌گویند اما شکلات در اصل فرآورده‌ای است که در آن از کاکائو و کره کاکائو استفاده شده باشد

شکوفه‌زدن چربی چطور پیش می‌آید؟یکی دیگر از دلایل سفیدک‌زدن شکلات، جایگزینی کره کاکائو با سایر چربی‌هاست که اگر مقدار آن‌ها زیاد باشد، شکلات شکوفه چربی می‌زند زیرا کیفیت خمیر شکلات دیگر خوب نیست و بافت محصول، یکنواختی خود را از دست می‌دهد و چربی‌ها طی نگهداری محصول از آن جدا و به صورت دانه‌های سفید شکوفه روی شکلات ظاهر می‌شوند.دلایل ایجاد شکوفه چربی:

یکی دیگر از دلایل سفیدک‌زدن شکلات، جایگزینی کره کاکائو با سایر چربی‌هاست که اگر مقدار آن‌ها زیاد باشد، شکلات شکوفه چربی می‌زند زیرا کیفیت خمیر شکلات دیگر خوب نیست و بافت محصول، یکنواختی خود را از دست می‌دهد و چربی‌ها طی نگهداری محصول از آن جدا و به صورت دانه‌های سفید شکوفه روی شکلات ظاهر می‌شوند

راه های پیشگیری از شکوفه زدن:۱)در فرآیند تهیه شکلات، مرحله ای  وجود دارد که برای پیشگیری از ایجاد همین قسمت‌های سفید روی شکلات انجام می گیرد که (تمبرینگ) نام دارد
به عبارتی تمپرینگ باعث می‌شود رنگ و بافت شکلات ثابت بماند. اگر در کارخانه شکلات‌سازی این مرحله به درستی انجام نشده باشد، شکلات سفیدک می‌زند.
۲) مطابق با اصول صنایع شکلات‌سازی باید میزان چربی فرمول شکلات را در فصل‌های مختلف سال به نحوه خاصی تنظیم کرد. یعنی کارخانه شکلات‌سازی باید در فصل تابستان یک نوع شکلات را به بازار عرضه کند و در زمستان نوعی دیگر را. این تفاوت در فرمولاسیون تولید برای منطقه جغرافیایی بازار مصرف هم صدق می‌کند

– انتخاب ترکیب مناسب چربی
– عملیات تمپرینگ شکلات
–  انتخاب روشهای مطلوب در تولید شکلات
– پرهیز از نگهداری شکلات در دماهای بالا
– افزودن مواد آنتی بلوم  مانند سوربیتان تری استئارات STS

اگر ترکیب چربی و دیگر ترکیبات به کار رفته در محصول شما با هم سازگار نباشد پدیده مهاجرت چربی  Fat migration رخ می دهد.

اصلاً چرا به جای کره کاکائو از چربی‌های دیگر استفاده می‌شود؟

کره کاکائو فرآورده گرانی است و بعضی از تولیدکنندگان برای اینکه قیمت هر واحد از محصولشان با توجه به تورم زیاد بالا نرود چربی‌های دیگری را به جای کره کاکائو وارد فرمول محصولشان می‌کنند. مثلاً روغن‌های گیاهی که به آن‌ها اصطلاحاً «جانشین کره کاکائو» می‌گویند.

گاهی بسته برخی شکلات‌ها را که باز می‌کنیم شکلات شکسته و خرد شده است ولی این حالت در شکلات‌های مرغوب دیده نمی‌شود. چرا؟این مشکل هم به نداشتن کره کاکائو یا افزودن چربی‌های دیگر به فرمول شکلات برمی‌گردد. چربی‌ها نقاط ذوب مختلفی دارند؛ برخی از آن‌ها در دمای اتاق جامدند درحالی‌که گروهی دیگر مانند روغن‌های مایع در دمای اتاق مایع هستند. سختی شکلات به چربی استفاده ‌شده در آن بستگی دارد و شکلات را باید طوری تولید کرد که در هنگام نگهداری در بازار نه خیلی سفت باشد نه خیلی نرم. اگر خیلی نرم باشد حالت آن عوض می‌شود و به بسته می‌چسبد و اگر هم خیلی سفت و خشک باشد خیلی راحت می‌شکند و مصرف‌کننده محصول را رد می‌کند.چند نکته اساسی در مورد خرید شکلات:

شکلات، خوراکی پرطرفداری بین کودکان و بزرگسالان است. بیشتر ما هرازگاهی این خوراکی خوش‌طعم را می‌خریم، اما تنوع شکلات‌ها و بسته‌بندی‌های زیبای آنها، شاید ما را به این فکر بیندازد که شکلات خوب چه خصوصیاتی دارد و چطور می‌توانیم بهترین نوع آن را شناسایی کنیم. بد نیست قبل از خرید، این ۶ نکته را بخوانید…

هرچه تازه‌تر، بهتر

حتما به تاریخ تولید و انقضا که پشت بسته‌بندی درج شده، دقت کنید. شکلاتی بخرید که اندکی از زمان ساخت آن گذشته باشد. یادتان باشد که شکلات‌های تیره، حداکثر تا یک سال، شکلات‌های سفید حداکثر تا ۸ ماه و شکلات‌های شیری حداکثر تا ۶ ماه بعد از تولید، قابل‌استفاده هستند.

هرچه خوشبوتر، تازه‌تر

بیشتر ما با بوی شکلات آشنایی داریم. شکلات‌های نامرغوبی که حاوی مواد افزودنی فراوان و غیرمجاز هستند یا از ترکیب‌های بی‌کیفیت ساخته‌شده‌اند، بوی نامطبوع و ناخوشایندی دارند. همچنین شکلاتی که به مدت طولانی در فضای باز مانده، بوی محیط را به خود جذب و حتی مزه و طعمش تغییر می‌کند. البته بو کردن شکلات هنگام خرید، شاید کمی دشوار باشد زیرا اغلب شکلات‌ها داخل بسته‌بندی هستند و قبل از خرید نمی‌توان آنها را امتحان کرد ولی لااقل می‌توانید قبل از میل کردن، با این شیوه از مرغوب بودن آنها مطمئن شوید

هرچه ترد‌تر، مرغوب‌تر

شکلات را از وسط بشکنید. هنگام شکستن شکلات، باید صدای شکسته شدن را خوب بشنوید. در غیر این صورت، می‌توان گفت کهنه یا نامرغوب است. به سطح شکسته شده شکلات توجه کنید، باید دندانه‌های ظریفی را مشاهده کنید. این شکل ظاهری نشان از کیفیت بالای شکلات دارد.

هرچه خوشمزه‌تر، مرغوب‌تر

هدف ما از شناخت شکلات آن است که کالای سالم و بی‌خطری بخریم و مهم‌تر از همه از خوردن آن لذت ببریم. شکلات مرغوب باید خوشمزه باشد و وقتی آن را روی زبان قرار می‌دهیم، به‌تدریج ذوب و مزه آن در دهان پخش شود. طعم و مزه مناسب شکلات یکی از اصلی‌ترین اهداف خریداران این محصول پرطرفدار است

هرچه تیره‌تر، سالم‌تر

شکلات‌ها در انواع مختلف؛ سفید، شیری، تیره، تلخ و بدون شکر به فروش می‌رسند. البته مواد افزودنی مانند اسانس نعناع، طعم میوه‌های مختلف، مغز‌ها شامل گردو، فندق، بادام‌زمینی، پسته، کشمش، کارامل و… نیزدر ترکیب‌های آنها مشاهده می‌شود اما نکته مهم درصد کاکائوی موجود در شکلات‌هاست. بالا بودن میزان کاکائو گرچه باعث تلخ‌تر شدن شکلات می‌شود ولی ارزش تغذیه‌ای محصول نهایی را افزایش می‌دهد وبه دلیل وجود آنتی اکسیدان جلوی تولید رادیکال های آزاد را میگیرد،همچنین مصرف این ماده به راحتی از پوکی استخوان جلوگیری میکند و سرعت پیشرفت آن را کاهش میدهد. پس وقتی در حال خرید شکلات هستید، مواد تشکیل‌دهنده ثبت‌شده روی بسته‌بندی آن را بخوانید و حتما به درصد چربی و درصد کاکائوی درج شده روی بسته‌بندی دقت کنید زیرا هر چقدر کاکائوی موجود در شکلات بیشتر باشد، ارزش تغذیه‌ای آن هم بالاتر خواهدرفت و هر چقدر چربی شکلات بالاتر باشد، احتمال افزایش وزن بعد از خوردن آن بیشتر می‌شود

هرچه براق‌تر، بهترهنگام خرید به سطح شکلات نگاه کنید؛ شکلات مرغوب باید سطح براق، صاف و بدون لکی داشته باشد. این موضوع، یکی از ارزیابی‌های مهم در تعیین کیفیت شکلات است.




قیمت‌های دستوری را متوقف کنید

حسین حقگو کارشناس اقتصادی

دولت برای اصلاح اقتصاد یک‌راه بیشتر ندارد: در اقتصاد دخالت نکند. باید قیمت‌های دستوری حذف شود و آزادسازی در روندی تدریجی و به روشی علمی و آزمون پس‌داده در جهان در دستور کار قر ار گیرد.

کاش همان قانون هدفمندی یارانه‌های سال ۱۳۸۸ را اجرا می‌کردیم تا امروز به چه کنم، چه کنم دچار نشویم. قانونی که طبق آن قرار بود طی پنج سال قیمت بنزین به ۹۰ درصد فوب خلیج فارس برسد و درآمدهای حاصل‌شده در این مدت صرف کمک به اقشار مختلف جامعه و اجرا نظام جامع تأمین اجتماعی و بهینه‌سازی مصرف انرژی در واحدهای تولیدی و خدماتی و اجرای طرح‌های عمرانی و… شود. همچنین مقرر بود یارانه گندم، برنج، روغن، شیر، شکر و… نیز هدفمند شود. راهی درست که با عدم پیمودن آن به همان راه‌هایی کاذب و امتحان‌پس‌داده و گستردن شبکه «سرکوب قیمت‌ها» پناه آوردیم. واقع آن است که انسان ایرانی دهه‌هاست با یک مسئله بزرگ زندگی می‌‌کند؛ «قیمت‌های دروغین»! هیچ چیز سر جای خودش نیست و ارزش واقعی خود را ندارد و همه قیمت‌ها و قیمت‌گذاری‌ها کاذب است.

مسئله‌های بزرگ‌تر البته جلوی دید هستند و موضوع جدال‌ها و تنش‌های بسیار. مهم‌ترین آنها قیمت دروغین بنزین است؛ دروغی که دو سال قبل یکی از دردناک‌ترین و تأسف‌بارترین حوادث تاریخ معاصر کشورمان را در آبان‌ رقم زد. اما دروغ‌های ریز و درشت دیگر هم فراوان هستند؛ از قیمت‌های دروغین آب، برق و گاز تا دلار و یورو و نرخ سود بانکی و… و البته دستمزد و حقوق. علاقه سیاست‌گذار به استیلا و روانه‌کردن حجم عظیم یارانه‌ها به تمام ساختار اقتصادی (البته سیاسی و اجتماعی) کشور عملا جسم و جان مردم ساکن این سرزمین غنی را به فقر و ناتوانی دچار کرده است. متأسفانه به واسطه آن، قیمت‌های مخدوش، هیچ چیز سر جای خودش نیست.

نمی‌‌دانیم آیا آن چیزی که خود مصرف می‌کنیم یا به خارج صادر می‌کنیم، حاصل کار و فعالیت فکری و فیزیکی ما مردم است یا ناشی از یارانه‌های پیدا و پنهان؟! آن‌قدر در این عرصه در ابهام فرورفته‌ایم که به بدیهی‌ترین توانایی‌های خود هم شک می‌کنیم و به نفی خود و خودویرانگری می‌رسیم؛ اینکه ما چیزی نیستیم نه تولید داریم و نه صادراتی و نه صنعتی و… . حتی به آنجا می‌رسیم که تصور می‌کنیم «نیروی انسانی» هم برای بهبود وضعیت نداریم! این همه نا‌امیدی و نفی خود را در درجه اول باید در آن «قیمت‌های دروغین» یافت. «قیمت» خورشید اقتصاد است و بدون این خورشید، درک «آرزوهای نامحدود و منابع محدود» ناممکن است و جز تیرگی و تاریکی چیز دیگری حاکم بر سرنوشت بازارها نخواهد بود. این «قیمت» است که «آزادی»، «فاعلیت» و حق «انتخاب» را برای کسب‌وکار و معیشت مردم به ارمغان می‌آورد و در را بر خلاقیت و نوآوری آدمی می‌گشاید. مبنای «قیمت» اما «اطلاعات» است و اطلاعات در بازار و معادله عرضه و تقاضا تعیین می‌شود و نه در احکام، دستورات و بخش‌نامه‌های دولت‌ها و دستگاه‌های اداری. 

آنچه دستگاه‌های بوروکراتیک «قیمت‌ساز» و سرکوب‌کننده قیمت‌های واقعی تولید می‌کنند، نه ارزش و اعتبار کالاها و خدمات بلکه «دروغ‌»‌های کوچک و بزرگی است که در قالب شبکه‌ای درهم‌تنیده آن دروغ بزرگ یعنی «نامحدودی منابع» و «هر‌چه می‌خواهی می‌توانی مصرف کنی» را به خورد جامعه می‌دهد؛ دروغی که ریشه در ناکارآمدی دولت‌ها در تراز‌کردن دخل‌و‌خرج‌شان دارد و اکنون با مصرف بی‌رویه و اضمحلال منابع از‌‌جمله، کار را به بحران عظیم محیط‌زیستی در کشورمان کشانده است؛ درحالی‌که درک محدودیت منابع که در قالب «قیمت» متجلی می‌شود، حوزه انتخاب آحاد اقتصادی را نیز محدود و آنها را در جهت انتخاب «بهینه» سوق می‌دهد. چند‌وقتی است که طرح توزیع یارانه بنزین بین تمامی مردم در مرحله بررسی‌های آزمایشی و تصمیم‌گیری قرار دارد؛ چیزی که سعی دارد بد را جایگزین بدتر کند و به‌جای ۶۰ لیتر بنزین هزارو ۵۰۰ تومانی به صاحبان خودرو، ۱۵ یا ۲۰ لیتر بنزین هزارو ۵۰۰ تومانی به همه مردم را قالب کند و همه از مواهب قیمت دروغین بهره‌مند شویم.

یک گام به پیش و دو گام به پس! همه آلوده شویم و دیگر شاید وجدان بیدار و صدای اعتراضی برنخیزد؛ چراکه همه آنگاه از این قیمت دروغین نفع می‌بریم و جزئی و بازیگری در این نمایش هستیم؛ نمایش بده‌بستان سهمیه ماهانه بنزین، همچون معتادان؛ خریداران و فروشندگان کوپن سهمیه‌ای تریاک گذشتگانمان در همین سرزمین. همچنین است طرح «درج قیمت تولیدکننده» بر روی کالاها که به طنز بیشتر شبیه است (نگاه شود به آزادسازی قیمت‌ها یا بازگشت دن‌کیشوتیسم- شرق- ۹/۳۰) و دو روز قبل با مخالفت شدید تشکل‌های بزرگ صنعتی مواجه شده است (خبرگزاری مهر – ۱۱/۱۷). باور کنیم یک راه بیشتر نداریم و آن پایان‌دادن به یک دروغ بزرگ است؛ قیمت‌های دستوری و آزادسازی در روندی تدریجی و به روشی علمی و آزمون پس‌داده در جهان!

روزنامه شرق




یادداشت/راهکار تامین امنیت غذایی در آینده

مسعود لطیفیان و شکراله حاجی وند
اعضای هیأت علمی مؤسسه تحقیقات علوم باغبانی

جمعیت جهان تا سال ۲۲۳۲ به بیش از ۸ میلیارد و جمعیت ایران تا سال ۱۴۳۰ به حدود ۹۳ میلیون نفر خواهد رسید. افزایش جمعیت باعث افزایش نیاز به محصولات باغبانی می ­شود.

استراتژی باغبانی گلخانه ­ای با اقتصاد زیستی سازگار است، بسیاری از نوآوری‌ها و فناوری ­های مورد نیاز برای افزایش بهره وری باغبانی گلخانه­ ای در مقیاس آزمایشگاهی در دسترس هستند، اما به سرمایه‌گذاری، ارتقای بازار و اقدامات سیاسی برای غلبه بر “دره مرگ نوآوری” نیاز دارند.

ابعاد بهره وری زیست محیطی باغبانی گلخانه­ ای با توجه به مفهوم مرزهای اکولوژیکی تایید می ­شوند. زیست توده گیاهی باغبانی گلخانه­ ای عمدتاً بر پایه سلولز، لیگنین و همی سلولز است که ماده اولیه خوبی برای تولید پلیمرهای زیستی با پتانسیل تولید بیش از ۲٫۵ میلیون تن در سال است.

علاوه بر این، ایجاد فرصت ­های شغلی جدید با تنوع بخشیدن به سیستم تولید در صنایع وابسته به باغبانی گلخانه ­ای امکان پذیر می­ شود. امروزه استفاده از کودهای برپایه نیترات (۳٫۵-۵ تن در هکتار) به یکی از مهمترین نگرانی­های زیست محیطی در باغبانی گلخانه­ ای تبدیل شده است.

قوانین تجارت بین المللی محصولات باغبانی شامل قوانینی است که  برای باقیمانده نیترات در محصولات و آلودگی زیست محیطی مرتبط با آن محدودیت­های شدیدی ایجاد می­ کند. جایگزینی کودهای برپایه نیتروژن یا محصولات محافظت از گیاهان شیمیایی با ” نهاده زیستی” به معنای کود یا آفت کش­های زیستی و محرک­های زیستی کلیدی برای موفقیت در باغبانی گلخانه­ ای در آینده است.

تولید محصولات باغبانی گلخانه­ای به صورت زیستی وابسته که در آن میکروارگانیسم‌ها (باکتری‌ها، قارچ‌ها، ریزجلبک‌ها) و محصولات آن‌ها نه تنها برای مقاصد باغبانی، بلکه برای تأمین توده زیستی مورد نیاز بخش‌های مختلف صنعتی قابل کاربرد است، راهی برای تنوع بخشیدن به اقتصاد در باغبانی گلخانه­ای است.

از زیست توده زباله ­های باغبانی گلخانه­ ای کمپوست  و اکثر کودهای زیستی را می­توان تولید کرد. نتایج یک مطالعه نشان داده است که ۷۷٪ از گلخانه­ داران در اسپانیا برای مدیریت زیست توده با شرکت­های مجاز قرارداد می ­بندند، در حالی که نزدیک به ۲۳٪  آن را خود مدیریتی می­ کنند. با توجه به این که بازار محرک­های زیستی از سال ۲۰۰۵ تا کنون بیش از ۱۰ درصد در سال رشد کرده است، توسعه صنعت تولید محرک زیستی، مرتبط با خوشه­ تولیدات باغبانی گلخانه ­ای در ارتقاء بهره وری اقتصادی آن بسیار مؤثر است.

بازار محرک‌های زیستی پتانسیل رشد زیادی دارد، پیش‌بینی می ­شود که ارزش کل آن از ۱۴۴۹ میلیون یورو در سال ۲۰۱۶ تا دو برابر آن در سال ۲۰۲۲ رشد کند. در حال حاضر، ۸۰ درصد کودها مصنوعی یا معدنی و فقط ۲٫۲۵ درصد زیستی هستند که در  بازار توسط شرکت­های تولیدکننده محرک­های زیستی عرضه می­ شوند.  باغبانی گلخانه­ای پتانسیل خوبی برای توسعه این نوع صنعت  مورد تقاضای بخش کشاورزی و مواد غذایی دارد. زنجیره ارزش فعلی باغبانی گلخانه­ای یک سناریوی منحصر به فرد برای ترویج رویکردهای فرا رشته ای است.

اگرچه باغبانی گلخانه ­ای یک مدل کشاورزی با میانگین اندازه ۲ هکتار مزرعه است. اندازه این سازمان دسترسی گلخانه­داران به دانش، فناوری و بازارهای بین المللی را تسهیل می­کند. یک رویکرد فرا رشته­ ای در بخش باغبانی گلخانه ­ای برای ترویج اقدامات پایدار زیست محیطی و سیاست اجتماعی کاملا ضروری است. علی‌رغم شناخت گسترده تأثیر چنین طرح‌هایی برای پیشبرد اهداف اقتصاد زیستی، تحقیقات بیشتر برای درک شرایط اجرای موفقیت‌آمیز چنین طرح‌هایی ضروری است. از این رو، ما پیشنهاد می‌کنیم که تحقیقات فرا رشته‌ای تجربی جدید برای عملیاتی کردن و مرتبط کردن اقتصاد زیستی با سیاست و جامعه در باغبانی گلخانه­ ای انجام شود./فارس




یادداشت/دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران در حوزه تولید و اقتصاد به قلم مصطفی هاشمی‌طبا

سه سال است که رهبر فرزانه انقلاب راجع به جهش تولید و رفع موانع تولید سخن می گویند. تولیدی که ظاهرا بخاطر خروج آمریکا از معاهده برجام روی زشت خود را نشان داد و بسیاری از واحدهای تولیدی صنعتی تحت تاثیر این تحریم دچار مشکلات زیادی شدند.

اگر به ابتدای پیروزی انقلاب نگاه کنیم می توانیم مشاهده نمائیم که ذوق و شوق مردم و مدیران موجود پس از انقلاب برای خودکفائی در کشاورزی و زنجیره خودکفائی صنعت راه های جدیدی را برای تولید گشود، اما در پس این ذوق و شوق بدلیل عدم دوراندیشی مشکلات خاصی در زمینه تولید و اقتصاد کشور روی داد. برخی از این مشکلات با تغییر سیاست ها می تواند رفع و اصلاح شود اما برخی بصورت یک واکنش یکسویه غیرقابل درمان بوده و حداکثر می توان آنرا متوقف نمود. اگر تولید را بدون در نظر گرفتن تولید خدمات عبارت از تولید صنعتی و تولید کشاورزی در نظر گیریم می توانیم مشکلات مترتب بر کشاورزی و صنایع را که در طول ۴۰ سال گذشته دستاورد های کیفی و کمّی بسیاری داشته – مانند تولیدات کارخانجات غذائی ، تولید فولاد، تولید سیمان وسرامیک و نیز توجه به آمار روبه ازدیاد تولیدات کشاورزی که به نگاه مجرد دستاورد های جمهوری اسلامی ایران است- برشماریم. این مشکلات در میان مدت در صورت عدم توجه به راه حل های آن می تواند دستاورردهای تولیدی جمهوری اسلامی را نابود نماید. مهمترین مشکل تولید کشاورزی و صنعت تامین آب، برق و گاز (انرژی) واحدهای کشاورزی و صنعتی است.

الف- آب- ۵۲% آب واحدهای کشاورزی از آب زیرزمینی تامین می شود و این آب درحال فرونشستن و کم شدن و نیز نشست دشت ها می باشد. بدین ترتیب در آینده نه چندان دور امکان استحصال این آب ممکن نیست. هرچند بیش از چند درصد آب زیرزمینی صرف صنعت نمی شود اما مشکل فوق گریبان صنعت را هم خواهد گرفت.

ب- برق- هم اکنون در تابستان بدلیل مصرف عمومی مردم در بسیاری اوقات برق واحدهای تولیدی- اگرچه گاه مقطعی قطع می شود. برق منقطع بهیچوجه نمی تواند مورد اعتماد در مصرف تولید باشد لذا ضربه بزرگی به تولید وارد شده است.

ج- گاز- بدلیل مصرف گسترده گاز از سوی مردم بسیاری از نیروگاه ها و کارخانجات از دریافت گاز محروم شده اند وبخصوص در زمستان که این حد مصرف گاز توسط مردم – در عین حداکثر تولید گاز از چاه ها- توان تولیدی خود را از دست می دهند.

دستاوردهای جمهوری اسلامی در تولید قابل توجه است اما اگر برای استمرار وجود زیربناهای تولید تدبیری اندیشیده نشود بخش بزرگی از دستاوردها نابود خواهد شد.




یادداشت/ آزاد شدن دلارهای مسدود شده ایران نیز چاره کاهش قیمت ارز نیست به قلم جمال رازقی

جمال رازقی
رییس اتاق بازرگانی شیراز

نرخ ارز یکی از مهم ترین متغیرهای اقتصاد کلان به شمار می‌رود که تغییرات و سیاست‌های مرتبط با آن بر سایر متغیرهای اقتصادی تاثیرگذار است. درآمدهای ارزی ایران به علت وابستگی شدید به فروش نفت و گاز همواره از رخدادهای سیاسی و اقتصادی بین المللی متاثر بوده است. از اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ و با خروج آمریکا از برجام یک شوک ارزی به اقتصاد کشور وارد شد و پس از آن نرخ ارز به طور نوسانی و با شیب بسیار افزایش یافت.

 در ادامه با اعمال انواع تحریم‌های نفتی و بانکی، درآمدهای ارزی نیز به شدت کاهش یافت که دولت و بانک مرکزی را مجبور به صدور انواع بخشنامه‌ها و اعمال انواع سیاست های ارزی و این موضوع تولید و واردات را دچار اختلال کرد. از مهم ترین این سیاست‌ها تثبیت نرخ ارز رسمی ۴۲۰۰ تومانی، ایجاد سامانه نیما، سامانه سنا و سیاست بازگشت ارز حاصل از صادرات است که هر یک مشکلات خاص خود را داشتند.

در کشورهایی که با کمبود ذخایر ارزی مواجه هستند نظام دو نرخی ارز وجود دارد؛ یک نرخ رسمی برای واردات کالاهای اساسی و مواد اولیه و یک نرخ در بازار آزاد که به دیگر کالاها اختصاص می‌یابد. در ایران به دلیل تحریم‌های بانکی و ممنوعیت نقل و انتقال پول از طریق شبکه بانکی بین الملل و همچنین عدم عضویت در گروه ویژه اقدام مالی (FATF) علاوه بر نرخ ارز رسمی و آزاد، نرخ نیمایی نیز وجود دارد. سامانه نظام یکپارچه معاملات ارزی (نیما) به منظور ارتباط عرضه کنندگان با متقاضیان ارز و شفافیت در بازار ارز ایجاد شد. با اجرای سیاست بازگشت ارز حاصل از صادرات سامانه نیما به عنوان یکی از مکان‌های عرضه ارز صادرکنندگان لحاظ شد.

یکی از مسائلی که در نظام کنونی تامین ارز وجود دارد شکاف بین قیمت ارز در بازار آزاد و سامانه نیما است. در روزهای اخیر این تفاوت قیمت رو به افزایش بوده است. رشد قیمت ارز در بازار آزاد ناشی از افزایش تقاضای خصوصی در این بازار است. از عوامل این افزایش تقاضا می‌توان به حفظ سرمایه‌های خرد به دلیل کاهش ارزش پول ملی و نااطمینانی از آینده اقتصاد و همچنین رشد بی سابقه خروج سرمایه به دلیل وضعیت نابسامان اقتصادی کشور اشاره کرد.

قیمت پایین‌تر ارز در سامانه نیما نسبت به بازار آزاد از یک سو منجر به تشویق واردات و ایجاد رانت برای واردکنندگان شده و از سوی دیگر صادرکنندگان را متضرر می‌کند. این در حالی است که به دلیل تحریم‌ها انتقال پول به کشور مشکل و هزینه بر بوده و حاشیه سود صادرکنندگان کاهش می‌یابد. این زیان برای صادرکنندگان خرد پررنگ تر بوده و نتیجه این اتفاقات ضربه به صادرات کشور است.  یکی از سیاست‌های مهمی که دولت می‌تواند در این حوزه در دستور کار قرار دهد این است که شرکت‌های بزرگ نیمه دولتی ارز خود را برای واردات کالاهای واسطه ای در سامانه نیما عرضه کند و صادرکنندگان خرد با رفع تعهد ارزی از طریق تامین ارز اشخاص و تهاتر با واردکننده ارز خود را عرضه کنند تا با زیان کمتر و رغبت بیشتر ارز حاصل صادرات خود را بازگردانند.

در گذشته دولتها برای کاهش بهای ارز، عرضه اسکناس خارجی را افزایش می‌دادند که به طور موقت تسکینی برای جلوگیری از رشد قیمتها بود اما در حال حاضر دولت حتی در تخصیص ارز به کالاهای ضروری و مواد اولیه نیز دچار مشکل است. ادامه این روند قطعا وضعیت تولید را بیش از پیش وخیم کرده و رکود و تورم را تشدید خواهد کرد. حتی آزاد شدن دلارهای مسدود شده ایران نیز چاره کاهش قیمت ارز نیست. عدم اعتماد به آینده اقتصاد و ناامیدی اقشار مختلف جامعه دلیل اصلی التهابات اقتصادی کشور است و تا زمانی که فعالان اقتصادی و سرمایه‌داران نسبت به آینده کشور احساس امنیت نداشته باشند بازارها و به ویژه بازار ارز در تلاطم خواهد بود.

تجربه نشان داده است زمانی که نشانه‌هایی از بهبود درآمدهای ارزی کشور به چشم می‌خورد، نرخ ارز در بازار آزاد کاهش یافته و شکاف قیمت دلار آزاد و نیمایی کمتر شده است و در مواقعی که نااطمینانی بیشتر می‌شود، نرخ دلار نیمایی خود را به بازار آزاد نزدیک می‌کند. در شرایط کنونی اگر چه زمزمه‌هایی در خصوص توافق برای احیای برجام وجود دارد اما وضعیت متغیرهای پولی کشور به نفع رشد قیمت دلار در بازار آزاد است.

وضعیت نابسامان اقتصاد ایران به وضوح قابل مشاهده است و تنها راه خروج از آن اعمال تصمیمات اقتصادی علمی و به دور از سیاست‌زدگی است. بازگرداندن اعتماد به جامعه تنها از طریق اصلاحات ساختاری اقتصاد ممکن است. همزمان با اصلاحات داخلی، دولت بایستی به عنوان امری اجتناب ناپذیر همه تلاش خود را برای احیای برجام به کار گیرد و محیط امن برای فعالیت اقتصادی و جذب سرمایه گذاری خارجی فراهم کند. رفع تحریم‌ها بدون پیوستن به گروه ویژه اقدام مالی مشکل انتقال پول را برطرف نمی‌کند، بنابراین عضویت در FATF نیز بایستی در دستور کار قرار گیرد./ایسنا




یادداشت/مشکلات توسعه کشاورزی در ایران به قلم عبدالحسین طوطیایی

عبدالحسین طوطیایی

پژوهشگر کشاورزی

کشورهایی مانند هند به‌ دلیل اعمال تحریم بر کشورمان تمایل دارند که در برابر خرید نفت، محصولات برنج خود را که چه‌بسا بی‌کیفیت‌تر از ارقام اصلاح‌شده داخلی هستند، صادر کنند.

‌وزیر جهاد کشاورزی در خلال سفر به استان گیلان و در جلسه شورای اداری شهرستان رودسر اظهار کرد: «با توجه به انعقاد قرارداد میان جهاد کشاورزی و قرارگاه سازندگی خاتم برای افزایش تولید برنج، پیش‌بینی می‌کنیم که از محل تهاتر نفت سه میلیارد دلار و یا مبلغی بیش از ۹۰ یا ۱۰۰ هزار میلیارد تومان برای این منظور طی پنج سال هزینه شود. توافقات اولیه انجام شده و در این سفر ۷۰۰ میلیارد تومان برای این کار گذاشته شده است». باور چنین خبری از هر حیث برای منابع کارشناسی در بخش کشاورزی دشوار است و برای آگاهان این حوزه انبوهی از پرسش‌های بی‌پاسخ را ایجاد می‌کند.

وزارت جهاد کشاورزی هم‌اکنون بیش از صد هزار نیروی انسانی در اختیار دارد که حداقل ۵۰ درصد آنها را کارشناسان فنی تشکیل می‌دهند. در چنین گستره‌ای تنها در بخش تحقیقات آن دو هزار عضو هیئت‌علمی به فعالیت پژوهشی می‌پردازند که یکی از شاخه‌های آن مؤسسه تحقیقات برنج کشور در استان گیلان و معاونت آن در استان مازندران است. در معاونت زراعت این وزارت، دفتر برنج با شمار قابل توجهی نیروی کارشناسی در ستاد و نیز تمامی استان‌های برنج‌خیز کشور به امور مربوط به توسعه و بهره‌وری از ظرفیت‌های تولید این محصول اساسی اشتغال دارند. در این راستا مؤسسات تحقیقاتی آفات و بیماری‌های گیاهی، خاک و آب، اصلاح و تهیه نهال و بذر نیز هر یک به نحوی پشتیبانی‌های فنی و پژوهشی برای محصول برنج را دارند. اکنون جای این پرسش است که با وجود انبوهی از امکانات فنی و تجربی، تدارکاتی، پژوهشی و اعتباری، چرا باید این وزارت بخشی از وظایف حاکمیتی خود را به نهادی واگذار کند که آن نهاد در مداری حساس‌تر عهده‌دار صیانت از امنیت ثبات کشور است؟ آیا وزارت جهاد کشاورزی با وجود دراختیارداشتن این انبوه امکانات و سلب مسئولیت از خود، به قرارگاه و در صورت عدم توفیق در این واگذاری بی‌مهری روا نداشته است؟

اگر دیگر دستگاه‌های اجرائی به دلیل ناکارآمدی بخواهند وظایف حاکمیتی خود را به نهاد‌های دیگر واگذار کنند، آیا امکان تمرکز این نهاد بر وظایف اصلی خود وجود دارد؟ اساسا بهتر نیست این قبیل دستگاه‌های اجرائی و در صورت چنین واگذاری‌های پرسش‌آمیزی، برای صرفه‌جویی در اعتبارات عمومی و اجتناب از تحقیر بدنه کارشناسی و پژوهشی خود تعطیل شوند؟ در بررسی‌های فنی به‌عمل‌آمده در سال ۱۳۶۲ سطح قابل کشت محصول برنج در کشور در سال‌های با بارندگی نرمال ۵۲۰ و در خشک‌سالی‌ها حداکثر ۴۵۰ هزار هکتار برآورد شده بود. با توجه به تغییر کاربری سطح قابل توجهی از شالیزارها در سه استان شمالی، انتظار می‌رود در الگوی کشاورزی پایدار این ارقام در حال حاضر از ۴۲۰ و ۳۵۰ هزار هکتار تجاوز نکند.

 اما متأسفانه در سالی که گذشت، شاهد افزایش کشت برنج در ۶۵۰ هزار هکتار در سطح کشور بودیم. افزایشی که پیامدی جز کاهش پرشتاب منابع آب زیرزمینی نخواهد داشت. واردات برنج در سال ۱۴۰۰ حدود ۹۶۰ هزار تن بوده که نسبت به زمان مشابه سال قبل ۲۳ درصد افزایش داشته است. با وجود آنکه غذای اصلی مردم کشورمان را نان و دیگر فراورده‌های گندم تشکیل می‌دهد اما با سرانه مصرف نزدیک به ۴۰ کیلوگرم در سال از بالاترین مصرف‌کنندگان برنج در دنیا هستیم. افزایش ۲۳درصدی میزان واردات برنج و تنها در خلال یک سال نشان‌دهنده روند الگوی مصرف نامتعارفی است که چه‌بسا در قبال واردات بی‌رویه رخ می‌دهد.

در حال حاضر کشورهایی مانند هند به‌ دلیل اعمال تحریم بر کشورمان تمایل دارند که در برابر خرید نفت، محصولات برنج خود را که چه‌بسا بی‌کیفیت‌تر از ارقام اصلاح‌شده داخلی هستند، صادر کنند. آبان امسال دولت پاکستان نیز پیشنهاد کرد برنج این کشور با نفت و محصولات پتروشیمی ایران به صورت تهاتر مبادله شود. امیدواریم که وزارت جهاد کشاورزی به جای فرافکنی وظایف خود بر متولی امنیت و در این مقطع حساس جهانی، وظیفه ناممکن خودکفایی برنج و آن هم ظرف سه سال را بر شانه نهادهای دیگر قرار نداده و به جای وعده‌های آرمانی و بی‌پشتوانه چشم بر واقعیات گشوده و پای در مسیر بهره‌وری پایدار گذاشته و بیش از این نیروی تخصصی خود را به انزوا و انفعال نکشاند./روزنامه شرق




یادداشت/ قوت گرفتن خطر کاهش و توقف صادرات و تولید به قلم علی خانی

علی خانی
فعال حوزه صادرات

چندیست تصمیم گیری های متخذه در خصوص صادرات، روند فعالیت‌های صادراتی برای تولیدکنندگان و صادرکنندگان را بیش از پیش پر زحمت تر و کم رونق تر نموده و به مرور به سمت توقف سوق می دهد.

سوالی که مطمئنا برای تمام فعالین این حوزه پیش خواهد آمد این است که در اینگونه تصمیم گیری ها چه ملاک ها و معیارهایی در نظر گرفته می شوند؟ از چه گروه مشاوران و ناصحین بهره گیری می شود؟

آیا قبل از روند تجاری و تنها در روند تولید، به این نکته که ممکن است تولید کننده به لحاظ صرفه کم و زحمت بسیار و هزینه های بی معنی تصمیم به توقف فعالیت خود بگیرد، توجه شده است؟ آیا به تبعات این تصمیم فکر شده است؟ خروج سرمایه ها، توقف بسیاری از فعالیت های اقتصادی مرتبط مستقیم یا غیر مستقیم، افزایش بیکاری که در حال حاضر نیز عدد آن قابل دفاع و پذیرش نیست و … ؟!

با توجه به روند بدون توقف و غیر موجه تورم، افزایش قیمت های تمام شده برای تولیدکنندگان از یک سو و بی ثباتی نرخ ارز و نوسانات غیر منطقی آن از سوی دیگر، امر صادرات را به مرور تبدیل به امری غیر ممکن خواهد کرد، و نیز ثبات ارزش پول و ارز در کشورهای هدف صادراتی و تورم کنترل شده در این کشورها، واردات از ایران را هر چه بیشتر به معامله ای زیانده و غیر منطقی تبدیل کرده و به مرور کالاهای ایرانی به نوبت از سبد واردات این کشورها حذف خواهند شد و کشورهای رقیب مانند ترکیه، کشورهای اروپایی و حتی تولید کنندگان عرب بالاخص عربستان سعودی بدون پرداخت هیچ هزینه بازاریابی و تبلیغات و به مدد قوی تصمیم گیری های مطالعه نشده و قوانین جدید در ایران، به راحتی جایگزین محصولات ایرانی در بازارهای هدف خواهند شد، چنانچه تصمیم گیرندگان دسترسی به بازارهای هدف داشته باشند به وضوح خواهند دید که خروج ایران از کلیه بازارهای صادراتی به سرعت در حال اتفاق افتادن است.

بخشنامه اخیر صادره مبنی بر پرداخت عوارض اضافی برای محصولات لبنی اعم از شیر خشک، خامه، کره و کره حیوانی چه مبنای مطالعاتی و محاسباتی داشته است؟ اگر عوارض اعلام شده در این بخشنامه را به تعرفه های گمرکی، افزایش هزینه های حمل و نقل، زیان ۳۰ تا ۴۰ هزار ریالی در فروش هر دلار در سامانه نیما، افزایش قیمت ملزومات و مواد اولیه بر اساس دلار بازار آزاد، مالیات ها و هزینه های جانبی و تعریف نشده سازمانها برای انجام وظایف عادی و … به قیمت تمام شده محصول در ایران اضافه شود آیا توان یا توجیهی برای تولید باقی می ماند؟ قبل از تفکر و تعقل در زمینه تولید و صادرات، آیا راهکاری برای کنترل مشکلات بازار داخلی اندیشیده شده است؟ تورم روزانه و کاهش توان خرید مردم، کوچکتر شدن سفره هموطنان، افزایش بیکاری، افزایش بزه و . . .

متاسفانه کشورهای رقیب امکانات و امتیازات بسیاری برای انگیزش در زمینه فعالیت اقتصادی، تولید و صادرات برای سرمایه گزاران داخلی و خارجی خود در نظر می گیرند اما متاسفانه اتفاقات اخیر در ایران که برآمده از تصمیم گیری های مطالعه نشده است، انگیزش برای توقف کسب و کارها، خروج سرمایه ها و ایده ها را به شدت افزایش داده است.

اگر تصمیم گیرندگان و ایده دهندگان اتفاقات اخیر تا به حال فعالیت تولیدی یا بازرگانی انجام داده باشند بی شک پاسخگوی سوالات نخواهند بود و می بایست به جای اندیشیدن به وضعیت موجود به فکر یافتن توجیهی برای این حجم از تصمیمات اشتباه و بی سر انجام باشند.

و ای کاش تصمیم گیرندگان و ایده‌دهندگان در هر زمینه ای در کشور، افرادی مرتبط، آگاه و زحمت کشیده در آن حوزه باشند.




یادداشت/ سمبل سلامتی به قلم مهسا کریمی

مهسا کریمی
کارشناس روابط عمومی

در دهه ۸۰ اعلام شد که در تهران روزانه حدود ۲۵ نفر از مردم تهران دچار مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا می شوند. طبق آمار تایید شده توسط سازمان ثبت احوال در دو سال بعد از آن این آمار دو برابر گردید. این میزان مرگ‌ و‌ میر یک فاجعه است. بانک جهانی در جدیدترین گزارش خود از خسارات آلودگی هوا در تهران آورده است که خسارات این معضل، سالانه ۶۴۰ میلیون دلار معادل ۵ هزار و یک صد میلیارد ریال است.

به گزارش این سازمان، بیماری ‌های ناشی از آلودگی هوای شهر تهران سالانه ۲۶۰میلیون دلار معادل ۲هزار و ۱۰۰میلیارد ریال به اقتصاد ایران آسیب می ‌رساند.

براساس تحقیقات انجام شده، تهران بیش از دو سوم روزهای سال با پدیده وارونگی دما روبه‌ روست و این حالت بیشتر در پاییز و زمستان اتفاق می‌ افتد. بنابر نتایج آماری که از ایستگاه هواشناسی مستقر در مهر آباد تهران در طول ۵ سال به دست آمده، بیشترین میزان ارتفاع  وارونگی  دما در فصل پاییز ۴۱۹ متر و در فصل زمستان  404متر و در بهار  354متر و در تابستان  384متر بوده است.

هر ساله با آمدن فصل سرما همه افراد به این فکر می افتند که سلامتی مهم ترین سرمایه در اختیار است و در واقع ارزش آن معادل تمام دارایی انسان می باشد. در چنین شرایطی ، باید قدرت دفاعی بدن در مقابل بیماری‌ ها را افزایش داد . نوع تغذیه و اینکه از چه غذاهایی بیشتر استفاده کنیم ، می‌ تواند تا حدی از عوارض خطرناک آلاینده‌ های موجود در هوا بر بدن بکاهد .

از این رو پزشکان برای بهبود حال عمومی مردم پایتخت نشین توصیه می کنند از شیر و فرآورده ‌های لبنی بیشتری مصرف کنید زیرا شیر به دلیل دارا بودن فسفر، منیزیم و کلسیم خنثی‌ کننده سموم است. شیر یکی از مهمترین منابع دریافت ویتامین D است که به دلیل ویژگی خاص خود، مصرف روزانه آن می ‌تواند مانع جذب ذرات آلاینده به ویژه ذرات فلزی شود.
مصرف شیر باعث نرم شدن مخاط تنفسی فوقانی مری و معده می‌ شود.

به نقل از حدیثی از رسول اکرم (ص): شیر سرور نوشیدنی ها است.

در قرآن کریم سوره نخل آیه ۶۵  و احادیث دینی  بر ارزش غذایی این ماده بهشتی اشاره و متخصصان تغذیه در همه کشورهای جهان بر مصرف آن  در تمام سنین تاکید دارند .

به دلیل اهمیت مصرف لبنیات و جهانی بودن آن، سازمان فائو اول ژوئن را روز جهانی شیر نامیده است و همچین در برخی از کشور ها تاریخ های حوالی این روز را در قالب “هفته شیر” جشن می گیرند.

عوارض عمده ناشی از کاهش مصرف سرانه محصولات لبنی را می توان چنین برشمرد :

۱-  پوکی استخوان به ویژه در زنان بالای 40 سال

۲- عقب افتادگی رشد کودکان۳  بیماری های استخوان و دندان و لثه
۳-  افزایش بیماری های عفونی
۴-  نارسائی های بینائی
۵- کوتاهی عمر و پیری زودرس
۶- بیماری های عصبی و ایجاد اختلال در خواب .
به تبعیت از این عوارض مسائلی چون عدم کارایی ، عدم تحمل کار طولانی ، خستگی و کاهش بهره هوشی نیز به همراه دارد.

از آنجایی که مصرف شیر در بین کودکان بسیار پایین و مصرف روزانه نوشابه های گازدار در بین آن ها پر طرفدار است لذا باید در این زمینه فرهنگ سازی شود نهادهای ذی ربط، برنامه های آموزشی در مدارس مانند زنگ شیر، صبحانه ی سالم و… برگزار شود تا مصرف لبنیات از کودکی در ذهن فرزندان نهادینه گردد.

اطلاع رسانی به خصوص به بانوان درباره ی خطرهای ناشی از کمبود مصرف لبنیات از طریق رسانه های عمومی،  انجمن امور بانوان و..

از این رو جا دارد سیاست گذاران و برنامه ریزان اقتصادی و بهداشتی ، اهتمام جدی خود را در تقویت تولید ،گسترش فرهنگ مصرف و زمینه‎ سازی برای افزایش سرانه ی مصرف آن در جامعه به کار بندند.

با توجه به پیشنهادات فوق و از آنجا که مطابق آمار موثق به نقل از رمضان روئین مدیرکل میوه های سرد سیری و خشک وزارت جهاد کشاورزی : سرانه مصرف میوه در ایران ۱۳۴ کیلوگرم است که این میزان در کشورهای دیگر ۷۵ کیلوگرم می باشد . ( خبرگزاری ایرنا ) و از آنجا که سرانه مصرف شیر و فرآورده های شیری مطابق آمار نصف میانگین جهانی است لذا با توجه به ارزش تغذیه ای مناسب شیر در مقایسه با سیب پیشنهاد می نماید قطره شیر به جای سیب سمبل سلامتی معرفی گردد .