1

افراد دیابتی چغندر بخورند

عضو هیات علمی دانشکده علوم تغذیه با اشاره به وجود مقدار بسیار زیاد آنتی‌اکسیدان در چغندر، این ماده غذایی را برای بهبود عوارض دیابت مفید دانست.

به گزارش پایگاه خبری صنعت غذا و کشاورزی(اگروفودنیوز)، به نقل از مهر، سمیرا ربیعی افزود: به رغم بالاتر بودن میزان قند موجود در چغندر نسبت به سایر سبزیجات، این ماده غذایی باعث افزایش ناگهانی قند خون نمی‌شود.

به گفته وی، میزان قند موجود در چغندر در مقایسه با سایر سبزیجات بالاتر است اما به دلیل اینکه اندیس و بار گلیسمی آن بالا نیست، پس از خوردن، قند آن به آرامی وارد جریان خون فرد شده و باعث افزایش ناگهانی قند خون نمی‌شود، البته به شرط آن که هنگام پخت از افزودن شکر به چغندر خودداری شود.

ربیعی با اشاره به مزایای مصرف این ماده غذایی، خاطرنشان کرد: چغندر دارای محتوای بالای آنتی‌اکسیدان است که به بهبود بسیاری از عوارض ناشی از دیابت نظیر آسیب‌های بینایی، عصبی و قلبی عروقی در افراد مبتلا به کمک می‌کند.

عضو هیأت علمی گروه تغذیه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، با توجه به اگزالات و پتاسیم بالای موجود در چغندر، تاکید کرد: به دلیل بالا بودن میزان اگزالات و پتاسیم در چغندر به بیماران دیابتی که مبتلا به سنگ کلیه و نارسایی‌های کلیوی هستند باید در مصرف چغندر احتیاط کنند.

سرویس خبری: تغذیه و سلامت

منبع: مهر




دانه چیا به کاهش فشارخون و ریسک سرطان کمک می کند

یک بررسی تحقیقاتی جدید نشان می دهد که مصرف دانه چیا ممکن است در کاهش فشار خون و کاهش خطر ابتلا به سرطان موثر باشد.

به گزارش پایگاه خبری صنعت غذا و کشاورزی(اگروفودنیوز)، به نقل از هلث لاین، مقاله جدید نشان می‌دهد که دانه چیا ممکن است دارای ویژگی‌های غذایی باشند که به مدیریت فشار خون کمک کرده و از مزایای ضد التهابی برخوردار باشند.

دانه‌های چیا حاوی مواد مغذی زیر هستند:

• اسیدهای چرب اشباع نشده که می‌توانند سلامت قلبی عروقی را بهبود بخشند

• فیبر بالا که می‌تواند در تثبیت سطح قند خون در افراد مبتلا به دیابت نوع ۲ و بیماری‌های مربوط به دستگاه گوارش کمک کند

• پروتئینی که ممکن است به درمان سرطان و فشار خون بالا کمک کند

• آنتی اکسیدان‌ها

• خصوصیات ضد میکروبی

محققان ژنوم چیا را بررسی کردند، این بدان معنی است که آنها اطلاعات ژنتیکی آن را در یک آزمایشگاه بررسی کردند.

محققان به ۲۹ ژن در دانه‌های چیا که به بیوسنتز چرب اشباع نشده (PUFA) و ۹۳ ژن که به خاصیت ژل تشکیل دهنده در پیرامون آن، کمک می‌کند پی بردند.

به گفته محققان، این ترکیبات ممکن است فوایدی مانند اثرات ضد التهابی، تنظیم گلوکز و کنترل فشار خون داشته باشند.

سرویس خبری: تغذیه و سلامت

منبع: هلث‌لاین




کشف اثر ضد سرطان در زنجبیل بومی جنوب شرق آسیا

پژوهشگران ژاپنی در بررسی جدید خود روی زنجبیل بومی جنوب شرق آسیا دریافته‌اند که این گیاه، اثر ضد سرطانی دارد.

به گزارش پایگاه خبری صنعت غذا و کشاورزی(اگروفودنیوز)، به نقل از ساینمگ، ما ممکن است زنجبیل را فقط یک ادویه معطر برای اضافه کردن به غذاهای خود یا یک داروی گیاهی تسکین‌دهنده برای درمان ناراحتی معده بدانیم اما پژوهشگران «دانشگاه متروپولیتن اوساکا»(OMU)، به کشف امیدوارکننده‌ای رسیده‌اند که نشان می‌دهد یک گیاه گرمسیری از خانواده زنجبیل بومی جنوب شرق آسیا، اثرات ضد سرطانی دارد.

پژوهشگران دانشگاه متروپولیتن اوساکا به سرپرستی «آکیکو کوجیما»(Akiko Kojima) دانشیار دانشکده زندگی انسان و بوم‌شناسی، در این پژوهش نشان داده‌اند که عصاره «کامپفریا گالانگا»(Kaempferia galanga) و مولفه فعال اصلی آن موسوم به «اتیل پی متوکسی سینامات»(Ethyl p-methoxycinnamate) یا «EMC»، رشد سلول‌های سرطانی را به طور قابل توجهی در سطوح سلولی و حیوانی سرکوب می‌کند.

کامپفریا گالانگا یک گیاه تک‌لپه‌ای از تیره زنجبیلیان و یکی از چهار گیاه موسوم به «خسرودار» یا «گالانگال»(Galangal) است. این گیاه عمدتا در اندونزی، جنوب چین، تایوان، کامبوج و هند وجود دارد اما در سراسر جنوب شرق آسیا نیز به طور گسترده کشت می‌شود.

اگرچه پژوهش‌های پیشین که روی EMC انجام شده‌اند، پتانسیل ضد سرطانی آن را به واسطه کاهش بیان «فاکتور رونویسی میتوکندری ای»(TFAM) نشان داده‌اند اما مکانیسم دقیق این مولفه تاکنون نامشخص باقی مانده است.

کوجیما گفت: نتایج این پژوهش، اثرات ضد سرطانی عصاره کامپفریا گالانگا و ماده موثر اصلی آن یعنی EMC را تایید می‌کنند. انتظار می‌رود که با پیشرفت تحقیقات آینده در زمینه‌های مرتبط، فاکتور TFAM به یک نشانگر جدید برای اثرات ضد سرطانی تبدیل شود.

این پژوهش، در مجله «Heliyon» به چاپ رسید.

سرویس خبری: تغذیه و سلامت

منبع: ساینمگ




غذاهای سرخ شده ریسک افسردگی و اضطراب را افزایش می‌دهند

تحقیقات جدید نشان می‌دهد که خوردن غذاهای سرخ شده می‌تواند خطر افسردگی و اضطراب را افزایش دهد.

به گزارش پایگاه خبری صنعت غذا و کشاورزی(اگروفودنیوز)، به نقل از هلث لاین، یک مطالعه جدید به ارتباط بین مصرف مکرر غذاهای سرخ شده و موارد بیشتر اضطراب و افسردگی پی برده است.

این مطالعه به این نتیجه رسید که مصرف منظم غذاهای سرخ شده، به ویژه سیب زمینی سرخ شده، به ترتیب ۱۲% و ۷% خطر ابتلاء به اضطراب و افسردگی را افزایش می‌دهد.

کارشناسان می‌گویند این ارتباط به دلایل متعددی از جمله اختلال در روده، افزایش التهاب و اختلال در متابولیسم لیپید (چربی) است.

تحقیقات جدید نشان می‌دهد که آنچه می‌خوریم ممکن است نه تنها از نظر جسمی بلکه از نظر روحی نیز بر ما تأثیر بگذارد. به طور خاص، مطالعه جدید محققان دانشکده پزشکی سنت لوئیس در واشنگتن نشان می‌دهد که رژیم غذایی سرشار از مصرف غذاهای سرخ شده، به ویژه سیب زمینی سرخ شده، با افزایش موارد اضطراب و افسردگی مرتبط است.

محققان به این نتیجه رسیدند که مصرف مکرر غذای سرخ شده به دلیل وجود یک آلاینده در غذاهای سرخ شده به نام آکریل آمید، به شدت با خطر بیشتر اضطراب و افسردگی مرتبط است.

مشخص شده است که این آلاینده باعث التهاب عصبی و اختلال در متابولیسم لیپید می‌شود که می‌تواند بر سلامت روان تأثیر بگذارد.

از نظر محققان، این فرضیه وجود دارد که التهاب ممکن است ترشح دوپامین را کاهش دهد و همچنین مناطقی از مغز را که با پاداش مرتبط هستند را کم‌رنگ کند.

علاوه بر این، غذاهای سرخ شده معمولاً فاقد فیبر، فیتونوترینت‌ها و چربی‌های سالم هستند که تأثیر مثبتی بر سلامت مغز دارند. به نوبه خود، این روند می‌تواند بر روده هم تأثیر بگذارد.

به گفته محققان: فقدان این ترکیبات می‌تواند باعث اختلال در نحوه ارتباط روده و مغز با یکدیگر شود. بیش از ۹۰ تا ۹۵ درصد سروتونین ما در روده ساخته می‌شود و بنابراین فرض بر این است که عدم تعادل در میکروبیوم‌های روده بر تولید این انتقال‌دهنده‌های عصبی تأثیر می‌گذارد که به نوبه خود بر خلق و خوی ما تأثیر منفی می‌گذارد.

سرویس خبری: تغذیه و سلامت

منبع: هلث‌لاین




افزودن شیر به فنجان قهوه خاصیت ضدالتهابی دارد

یک مطالعه جدید نشان می دهد که ترکیب قهوه با شیر ممکن است اثرات ضد التهابی داشته باشد.

به گزارش پایگاه خبری صنعت غذا و کشاورزی(اگروفودنیوز)، به نقل از مدیکال نیوز، پلی فنول ها گروهی از مولکول‌ها هستند که در گیاهان و غذاهای مشتق از گیاهان یافت می‌شوند و به دلیل فعالیت آنتی اکسیدانی شأن دارای طیف وسیعی از فواید سلامتی شناخته شده هستند.

مشخص شده است اتصال پلی فنول ها با اسیدهای آمینه که در مواد غذایی هم رخ می‌دهند، می‌توانند اثرات آنتی اکسیدانی آنها را تقویت کنند.

تیمی از محققان دانشگاه کپنهاگ دانمارک اکنون نشان داده اند که وقتی پلی فنول های موجود در قهوه با اسید آمینه موجود در شیر متصل می‌شوند، اثرات آنتی اکسیدانی و ضد التهابی در سلول‌های موش در شرایط آزمایشگاهی افزایش می‌یابد.

پروفسور «ماریان نیسان لوند»، نویسنده اصلی، گفت: «ما قبلاً دریافتیم که پلی فنول ها با پروتئین‌ها در انواع مختلف غذاها، از جمله محصولات گوشتی، عصاره گیاهی اضافه شده (به عنوان مثال ادویه جات ترشی جات)، شیر، عصاره چای سبز و آبجو واکنش نشان می‌دهند.»

پلی فنول ها فراوان‌ترین منبع آنتی اکسیدان‌ها در رژیم‌های غذایی ما هستند و تصور می‌شود که استرس اکسایشی در بدن را کاهش می‌دهند.

با این حال، آنها همچنین در مقابله با روند پیری نقش دارند و ضد التهابی هستند. تصور می‌شود از آنجائیکه پلی فنول‌ها باعث کاهش استرس اکسایشی می‌شوند، می‌توانند به کُند شدن التهاب و در نتیجه روند پیری کمک کنند.

پروفسور لوند تأکید کرد که دانشمندان باید ببینند که آیا این اثرات در بدن انسان نیز معتبر است یا خیر.

سرویس خبری: تغذیه و سلامت

منبع: مدیکال نیوز




عسل کُنار ایرانی، از مخاطرات مرگبار بیماری‌های حاد گوارشی جلوگیری می‌کند

در حالی سالانه هشت هزار نفر به دلیل سرطان لوله گوارش جان خود را از دست می‌دهند که یکی از عوامل اصلی ایجاد این سرطان، باکتری هلیکوباکتر پیلوری است. نتایج یک تحقیق جدید نشان داد استفاده از عسل کُنار ایرانی در رژیم غذایی، می‌تواند کمک بسیار زیادی به درمان آلودگی دستگاه گوارش ناشی از باکتری هلیکوباکتر پیلوری کند.

به گزارش پایگاه خبری صنعت غذا و کشاورزی(اگروفودنیوز)، به نقل از ایلنا، مطالعات و بررسی‌های اولیه و مقدماتی یک محقق ایرانی در خصوص عسل کُنار ایرانی و مقایسه آن با خواص آنتی‌اکسیدانی و آنتی‌باکتریال عسل مانوکای نیوزلند، حاکی از کشف ظرفیت بالای این عسل ارزشمند اما کم شناخته شده ایرانی که در استان بوشهر ایران برداشت می‌شود دارد.

 دکتر «شبنم پری‌چهره»، عضو هیات علمی موسسه تحقیقات علوم دامی، محقق زنبورعسل و از داوران کنگره بین‌المللی آپی‌موندیا با استناد به مطالعات صورت گرفته در خصوص خواص آنتی اکسیدانی و آنتی باکتریال برخی از انواع عسل مانند عسل مانوکای نیوزلند از ویژگی‌های مشابه عسل کُنار ایرانی به مانند عسل مانوکا در جلوگیری از آلودگی و نیز درمان آلودگی و التهاب ایجاد شده در دستگاه گوارش به وسیله باکتری هلیکوباکتر پیلوری در کنار سایر روش‌های درمان خبر داد.

وی در این تحقیق با اشاره به اینکه عسل یک ماده غذایی است که در حال حاضر توجه خاصی را به دلیل اثرات درمانی و اثری که روی سلامتی می‌گذارد، به خودش جلب کرده اظهار کرده است:  این محصول غذایی حاوی کربوهیدرات‌های بالا، خاصیت آنتی‌اکسیدانی قوی و همچنین فعالیت ضد میکروبی بالا است که علاوه بر خواص تغذیه ای در پزشکی نیز به دلیل خاصیت داروئی آن باعث توجه ویژه بیشتر محققین به این ماده شفابخش به دلیل کاربرد بالقوه در موارد درمانی شده است.

 پری‌چهره با بیان اینکه اجزای اصلی عسل عبارتند از قندها (۷۵-۸۵ درصد)، آب (۱۸ تا ۲۱ درصد) و اجزای دیگر شامل پروتئین‌ها، آنزیم‌ها، اسیدهای آلی، ویتامین‌ها (ویتامین B6، تیامین، نیاسین، ریبوفلاوین و پانتوتنیک اسید)، مواد معدنی (کلسیم، مس، آهن، منیزیم، منگنز، فسفر، پتاسیم، سدیم و روی)، رنگدانه ها، ترکیبات فنلی و فرار می‌باشد اضافه کرده است:« به نظر می‌رسد که ۲۰۰ عنصر در بوجود آوردن خواص منحصر به فرد عسل مشارکت دارند.»

-5962968822824681739_121 (1)

این محقق عضو هیات علمی موسسه تحقیقات علوم دامی کشور با اشاره به اینکه «عسل به طور کلی از چندین عنصر مانند فلاونوئیدها و ترکیبات فنولی، ویتامین‌ها، عناصر کمیاب، اسیدهای آمینه و پروتئین‌ها و همچنین آنزیم‌های خاصی از جمله گلوکز اکسیداز، انورتاز و کاتالاز. تشکیل شده، افزوده است: « تا به امروز فلاونوئیدها و ترکیبات فنلی زیادی در عسل مانند کریزین، کومپفرل، کورستین، پینیوبانکسین، پینیوکمرین، لووتیولین، آپی‌ژنین، ژنستین، نارنجنین، هسپریدین، اسیدکوماریک، اسیدگالیک، اسید الاژیک، اسید فورولیک، اسید سیرینژیک، اسید کافئیک، مولکول ۲۰۱۴، ۱۹ ۲۴۹۹ و اسید وانیلیک شناسایی شده اند. عناصری که نشان دهنده خاصیت ضدالتهابی،آنتی‌اکسیدانی، ضدانعقادی، ضدتومور، ضد میکروبی، آنتی‌متاستاتیک و اثرات ضد سرطانی عسل است . پری چهره در ادامه با استناد به همین خواص نتیجه گرفته است: «با عنایت به اثر مهارکنندگی عسل بر تومور زایی و سرطان زایی که می‌تواند به دلیل وجود این فلاونوئیدها و اسیدهای فنولیک باشد می‌توان اینگونه نیتجه گرفت که عسل ممکن است به عنوان یک عامل پیشگیری و درمانی سرطان از طریق مهار رشد باکتری هلیکوباکتر پیلوری مورد استفاده قرار بگیرد.»

دکتر پری‌چهره با اشاره به اینکه «باکتری هلیکوباکتر یک باکتری گرم منفی و مقاوم به اسید معده است که در قسمت ابتدایی لوله گوارش و به طور اختصاصی در معده تشکیل کلنی می‌دهد» تاکید کرده است: «این باکتری، پاتوژن موفقی است که سلول‌های اپی تلیال معده را آلوده می‌کند و از سوی سازمان بهداشت جهانی (WHO: World Health Organization) به عنوان عامل سرطان زای درجه یک طبقه‌بندی شده است. به عبارت دیگر آلودگی به این باکتری باعث ایجاد التهاب مزمن و افزایش چشمگیر خطر ابتلا به زخم معده و اثنی‌عشر می‌شود که مهمترین عامل در به وجود آمدن سرطان معده است.»

وی در ادامه این تحقیق نوشته است: « زمانی که Warren and Marshall (1983) برای نخستین بار بیان کردند که عامل بیماری زخم و ورم معده این باکتری است، همه تصورات در مورد استرلیزه بودن معده از بین رفت. بعد از این اتفاق، جامعه پزشکی متوجه شد که باکتری هلیکوباکتر مهمترین عامل التهاب معده، زخم معده (۱۰ تا ۲۰ درصد)، تومورهای بدخیم انتهای لوله گوارش (۱- تا ۲ درصد) و MALT گوارشی (mucosal-associated lymphoid tissue)  (کمتر از یک درصد) است. سپس، شناخت این باکتری و مدارک فراوان در مورد اینکه این باکتری به عنوان مهمترین عامل در سرطان معده است، باعث شد تا تحقیقات زیادی در مورد جنبه سرطان‌شناسی آن آغاز شود. »

عضو هیات علمی موسسه تحقیقات علوم دامی کشور با بیان اینکه به طور تقریبی ۵۰ درصد از جمعیت جهان به این باکتری آلوده هستند و بیشتر آنها (۸۰ درصد) از افرادی که این باکتری را دارند علائم خاصی ندارند اظهار کرده است: « این در حالی است که حضور این باکتری در یک فرد به مدت طولانی، خطر ابتلا به بیماری سرطان را به طور معنی‌داری افزایش می‌دهد.»

دکتر پری‌چهره با استناد به مطالعاتی که در مورد مُخاط معده در جمعیت‌های با ریسک بالا صو.رت گرفته و. نشان داده است که یک سری از زخم‌ها ممکن است که در شرایط طبیعی به گاستریت مزمن غیرآتروفیک (chronic non-atrophic gastritis) و در ادامه به گاستریک آتروفیک (Atrophic gastric)، سپس به متاپلازیای روده (Intestinal Metaplasia) و در نهایت به دیسپلازی و تومورهای بدخیم غده ای تبدیل شوند تصریح کرده است: « زمانی که باکتری به شکل حاد در محیط معده تشکیل کلنی می‌دهد، در تمام طول زندگی میزبان در آنجا حضور خواهد داشت و سیستم ایمنی فرد قادر نخواهد بود که این باکتری را از بین ببرد. علاوه بر اثرات میزبان و پاسخ او، باکتری هلیکوباکتر، استرین‌های متفاوتی از لحاظ ژنتیکی دارد که از جنبه بیماری‌زایی و بروز علائم تفاوت دارند و خطر پیشرفت سرطان را بیشتر می‌کند.»

وی افزوده است: « به طور کلی داروهای متعددی برای درمان ابتلا به عفونت هلیکوباکترپیلوری مورد ارزیابی قرار گرفته است و تاکنون هیچ دارویی به تنهایی در درمان این میکروارگانیسم موثر نبوده است (Take, 2015). با توجه به سطح اثربخشی و بازدهی، قیمت بالا و عوارض جانبی آنتی‌بیوتیک‌ها، برخی محققین مطالعاتی را روی محصولات طبیعی که منشاء حیوانی یا گیاهی دارند، شروع کرده اند که بتوانند ترکیبات شیمیایی یا خاصیت آنتی‌میکروبی و ضدالتهابی آنها را ردیابی و شناسایی کنند. شیوع مقاومت آنتی‌بیوتیکی در میان سویه‌های بیماریزا، شناسایی عوامل درمانی جایگزین را ضروری می‌سازد. به تازگی کاربرد بالینی عسل به دلیل خواص شناخته شده آن نظیر ویژگی‌های آنتی‌اکسیدانی و ضد میکروبی افزایش یافته است.»

بنابراین گزارش، در این پژوهش ترکیبات معدنی، پپتید، فنل، فلاونوئید و خواص ضد میکروبی عسل‌های جمع‌آوری شده در شرایط درون تنی و برون تنی، از بوشهر، دزفول، ایرانشهر، چابهار، رودان، جهرم و جیرفت مورد بررسی قرار گرفت. همچنین خواص آنتی‌اکسیدانی عسل‌ها با استفاده از سه روش DPPH، FRAP و ABTS ارزیابی شد. نتایج به دست آمده نشان داد محتوای فنلی و فلاونوئیدی در دو نمونه عسل بوشهر و ایرانشهر به ترتیب بالاترین و پایین‌ترین مقدار در بین نمونه‌های عسل‌های مورد بررسی بوده است. بررسی خواص آنتی‌اکسیدانی عسل‌های مختلف با سه روش ذکر شده نشان داد که بیشترین خواص آنتی‌اکسیدانی در هر سه روش مربوط به بوشهر است. همچنین ترکیبات معدنی و پروتئین عسل‌ها مورد بررسی قرار گرفت و در هر دو مورد بیشترین میزان مربوط به عسل بوشهر بود. بررسی اثر ضد میکروبی نمونه‌های عسل در محیط invitro (با استفاده از محیط مولر هینتون) نشان داد تمامی نمونه‌های عسل خاصیت ضد میکروبی روی باکتری H. pylori دارند و در بین نمونه‌های مورد بررسی بیشترین و کمترین میزان خاصیت ضدمیکروبی مربوط به نمونه‌های عسل بوشهر و ایرانشهر بوده است. آنالیز آماری نشان داد همبستگی مثبت و شدیدی بین قدرت آنتی‌اکسیدانی و ضد میکروبی در نمونه‌های عسل مورد بررسی وجود دارد. بررسی‌های اثرات ضد میکروبی عسل‌های مورد بررسی در شرایط  invivo در دستگاه گوارش موش‌های BALB/c مورد آزمایش (از طریق تشریح معده موش‌ها و آنالیز نتایج با استفاده از سیستم طبقه‌بندی سیدنی) نشان داد که این عسل‌ها توانایی ضد میکروبی و کاهش التهاب در مقایسه با نمونه شاهد داشته اند و در بین آنها بیشترین میزان مربوط به عسل بوشهر بود. به طور کلی بررسی قدرت آنتی‌باکتریالی و آنتی‌اکسیدانی عسل‌های مختلف در این پژوهش نشان داد، عسل کُنار بوشهر توانایی بالایی در جلوگیری از آلودگی و نیز درمان آلودگی و التهاب ایجاد شده در دستگاه گوارش به وسیله باکتری هلیکوباکتر پیلوری را داشته است و می‌تواند در کنار سایر روش‌های موجود، در درمان آلودگی به این باکتری مورد استفاده قرار گیرد.

به طور کلی در ایران بیش از ۵۰ درصد افراد به این باکتری آلوده هستند و این باکتری به ویژه در مردان شیوع بیشتری دارد. سالانه هشت هزار نفر به دلیل سرطان لوله گوارش جان خود را از دست می‌دهند که یکی از عوامل اصلی ایجاد این سرطان، باکتری «هلیکوباکتر پیلوری» است. با توجه به نتایج این تحقیق، استفاده از عسل کُنار ایرانی در رژیم غذایی می‌تواند کمک بسیار زیادی به درمان آلودگی دستگاه گوارش ناشی از این باکتری کند.

با توجه به ویژگی‌های منحصر به فرد عسل کُنار ایرانی و قابلیت مطرح شدن آن همانند عسل مانوکای نیوزلند در بازارهای بین‌المللی، انجام تحقیقات بیشتر بر روی این عسل بسیار ضروری به نظر می‌رسد.

به طور کلی خواص دارویی عسل مانوکای نیوزلند توسط «پروفسور مولان» مورد بررسی زیادی قرار گرفت و ایشان از طریق تحقیقات و چاپ مقالات متعدد موفق شد تا این عسل را در دنیا مطرح کند.

با توجه به پتانسیل عسل کُنار ایرانی به علت خواص دارویی، انجام تحقیقات بیشتر بر روی این عسل، چاپ مقالات متعدد، سخنرانی در مجامع بین‌المللی و … جهت مطرح کردن این عسل با ارزش کشورمان امری ضروری به نظر می‌رسد. 

لازم به ذکر است تحقیق فوق به صورت مقاله علمی – پژوهشی در سومین کنگره بین‌المللی زنبورعسل که ۵ بهمن ماه در کرج برگزار شده بود، در حضور میهمانان داخلی و خارجی شرکت کننده ارائه شد که با تشویق و تحسین صاحبنظران علمی حاضر قرار گرفت.

1

«ادکتر ستفان استانگاچیو – Dr. Stefan Stangaciu دبیرکل فدراسیون بین‌المللی آپی‌تراپی، رئیس افتخاری انجمن آپی‌‌تراپی آلمان که از سخنرانان مدعو و میهمان در ایران بود، تحت تاثیر تحقیق و سخنرانی دکتر «شبنم پری‌چهره» قرار گرفت و در مقابل چشمانِ خبرنگار ایلنا، ضمن گرفتن کارت ویزیت محقق خوش آتیه کشورمان، خواستار ارتباط دوجانبه در خصوص تحقیقات زنبورعسل در ایران و دریافت پاورپورینت سخنرانی او در سومین کنگره بین‌المللی زنبورعسل کرج شد.

سرویس خبری: صنعت غذا

منبع: ایلنا




غذا بر رفتار شما تاثیر می‌گذارد

محققان دانشگاه متروپولیتن اوساکا اظهار کردند غذا بر رفتار افراد تاثیر می‌گذارد، حتی اگر افراد از آن آگاه نباشند.

به گزارش پایگاه خبری صنعت غذا و کشاورزی(اگروفودنیوز)، به نقل از تی ان، کنترل غذای دریافتی شما می‌تواند حتی سخت‌تر از آن چیزی باشد که فکر می‌کنید. مطالعه دانشمندان دانشگاه متروپولیتن اوساکا نشان داده است که نشانه‌های غذایی بصری می‌توانند بر رفتار غذایی شما تأثیر بگذارند، حتی زمانی که شما از آنها آگاه نباشید.

چاقی یکی از شرایط پاتولوژیک مهمی است که سبب ایجاد بیماری‌های مرتبط با سبک زندگی می‌شود و شناخته شده است که با سکته قلبی، سکته مغزی و سرطان‌زایی مرتبط است. رویکردهای تنظیم رفتار غذایی به طور گسترده در تلاش برای کنترل چاقی استفاده می‌شود، اما گزارش شده است که حدود نیمی از کسانی که رژیم‌های غذایی دریافت می‌کنند در عرض پنج سال مجددا به وزن اولیه خود باز می‌گردند.

برای توضیح اثربخشی محدود چنین رژیم‌هایی، یک فرضیه پیشنهاد می‌کند که نه تنها فرآیندهای عصبی آگاهانه، بلکه فرآیندهای عصبی ناخودآگاه نیز نقش مهمی در کنترل رفتار خوردن دارند. با این حال، هیچ مطالعه‌ای وجود نداشته که به طور مستقیم اعتبار این فرضیه را در سطح فعالیت عصبی بررسی کند.

نتایج مطالعه این تیم تحقیقاتی به رهبری پروفسور «تاکاهیرو یوشیکاوا» از دانشکده پزشکی دانشگاه متروپولیتن اوساکا نشان داده است که در شکنج پیشانی، ناحیه‌ای از لوب پیشانی مغز که رفتار خوردن را کنترل می‌کند، فعالیت عصبی در پاسخ به محرک‌های غذایی بصری و تصاویر غذا، بسته به اینکه آن تصاویر آگاهانه یا ناخودآگاه ارائه شوند، متفاوت است. نتایج نشان می‌دهد که رفتار خوردن را نمی‌توان بدون در نظر گرفتن فرآیندهای عصبی ناخودآگاه و آگاهانه درک کرد.

پروفسور یوشیکاوا گفت: اگر بتوانیم در تحقیقات آینده در مورد چگونگی کنترل رفتار خوردن توسط فرآیندهای عصبی ناخودآگاه اطلاعات بیشتری کسب کنیم، می‌توانیم این درک را با دانش فعلی خود از فرآیندهای عصبی خودآگاه ترکیب کنیم تا به طور بالقوه روش‌های موثرتری برای تنظیم رفتار خوردن ایجاد کنیم.

یافته‌های این مطالعه در مجله «PLOS ONE» منتشر شد.

سرویس خبری: تغذیه و سلامت

منبع: ایسنا




رژیم غذایی DASH ریسک بیماری قلبی را تا ۱۰ درصد کاهش می‌دهد

شیوع بیماری های قلبی عروقی به دلیل تغییر سبک زندگی، پیری جمعیت، و نرخ زنده ماندن بهتر بعد از حملات قلبی و سکته در حال افزایش است.

به گزارش پایگاه خبری صنعت غذا و کشاورزی(اگروفودنیوز)، به نقل از مدیکال نیوز، شواهد فزاینده ای وجود دارد که نشان می‌دهد رژیم غذایی دلیل اصلی خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی و گردش خون در افراد است.

یک مطالعه جدید نشان داده است که تغییر به یک رژیم غذایی سالم‌تر، مانند رژیم غذایی DASH یا رژیم غذایی غنی از میوه و سبزیجات، ممکن است این خطر را تا ۱۰ درصد کاهش دهد.

طبق اعلام سازمان جهانی بهداشت، بیماری‌های قلبی و گردش خون اکنون عامل یک مرگ از هر سه مرگ و میر در سطح جهان است.

بسیاری از انواع بیماری‌های قلبی عروقی قابل پیشگیری هستند و تغییر در سبک زندگی یکی از مؤثرترین راه‌ها برای کاهش خطر است.

سازمان جهانی بهداشت برای حفظ سلامت قلب و عروق بر موارد زیر توصیه می‌کند:

• ترک سیگار

• کاهش نمک و افزایش مصرف میوه و سبزیجات در رژیم غذایی

• فعالیت بدنی منظم

• عدم مصرف مشروبات الکلی.

مطالعه جدید دانشکده پزشکی هاروارد نشان می‌دهد که تغییر به رژیم غذایی DASH یا رژیم غذایی پر از میوه و سبزیجات می‌تواند خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی را تا ۱۰ درصد کاهش دهد.

رژیم غذایی DASH مخفف «راهکارهای رژیمی برای توقف فشار خون بالا» است که برنامه غذا خوردن مبتنی بر اصلاح عادات غذایی برای کاهش فشار خون را از طریق رعایت موارد زیر ارائه می‌دهد:

• خوردن سبزیجات، میوه‌ها و غلات کامل

• مصرف لبنیات بدون چربی یا کم چرب، ماهی، مرغ، لوبیا، آجیل و روغن‌های گیاهی

• محدود کردن غذاهای با چربی اشباع شده زیاد، مانند گوشت چرب، لبنیات پر چرب و روغن نارگیل، و روغن پالم

• محدود کردن نوشیدنی‌ها و شیرینی‌های قندی.

سرویس خبری: تغذیه و سلامت

منبع: مدیکال نیوز




بادام موجب بهبود هورمون های تنظیم کننده اشتها می شود

تحقیقات جدید نشان می دهد که مصرف بادام به عنوان میان وعده باعث سیری می شود و در عین حال، تاثیر قابل توجهی بر تعداد کل کالری مصرفی در وعده غذایی بعدی ندارد.

به گزارش پایگاه خبری صنعت غذا و کشاورزی(اگروفودنیوز)، به نقل از مدیکال نیوز، مطالعه اخیر نشان می‌دهد که مصرف میان وعده بادام ممکن است باعث بهبود هورمون‌های تنظیم کننده اشتها در مقایسه با میان وعده‌های پر کربوهیدرات شود.

بادام به دلیل داشتن پروتئین و چربی‌های سالم فواید سلامتی شناخته‌ای دارد. بادام همچنین ممکن است موجب تقویت سیری شود، که می‌تواند به مهار گرسنگی و مدیریت سالم وزن کمک کند.

تحقیقات جدید در دانشگاه استرالیای جنوبی نشان می‌دهد افرادی که بادام می‌خوردند در مقایسه با افرادی که میان‌وعده‌های غنی از کربوهیدرات مصرف می‌کردند، سطح هورمون‌های تنظیم‌کننده اشتهای شأن بهبود یافته بود.

برای این مطالعه، محققان میزان انرژی دریافتی شرکت‌کنندگان را بر حسب کیلوژول اندازه‌گیری کردند- ۱ کالری معادل ۴ کیلوژول است.

این مطالعه شامل ۱۴۰ بزرگسال ۲۵ تا ۶۵ ساله مبتلا به چاقی و اضافه وزن بود.

به شرکت کنندگان به طور تصادفی یک میان وعده اختصاص داده شد؛ ۶۸ نفر بادام و ۷۲ نفر دیگر یک میان وعده غنی از کربوهیدرات از نظر کالری مشابه دریافت کردند.

پس از اندازه گیری تغییرات هورمونی شرکت کنندگان، محققان از افراد در مورد اشتهای شأن ۳۰ دقیقه، ۱ ساعت، ۹۰ دقیقه و ۲ ساعت پس از میان وعده‌های مربوطه سوال کردند.

این مطالعه نشان می‌دهد که میان وعده بادام بر هورمون‌های مختلف گرسنگی تأثیر می‌گذارد.

پاسخ پپتید C در گروه بادام ۴۷ درصد کاهش یافت. این هورمون منعکس کننده سطح انسولین تولید شده توسط لوزالمعده است و سطوح پایین‌تر ممکن است حساسیت به انسولین را افزایش دهد و احتمال ابتلاء به دیابت و بیماری قلبی عروقی را کاهش دهد.

سایر هورمون‌های وابسته به گلوکز سرکوب کننده اشتها نیز برای بادام خواران افزایش یافت.

به عنوان مثال، سطح گلوکاگون القا کننده سیری ۳۹ درصد افزایش یافت. پاسخ‌های پلی پپتیدی پانکراس که هضم را کُند می‌کند و در نتیجه مصرف غذا کاهش می‌یابد تا ۴۵ درصد افزایش یافت. و سطح پلی پپتید انسولینوتروپیک وابسته به گلوکز، که وزن و مصرف غذای فرد را تنظیم می‌کند، ۱۸ درصد افزایش یافت.

سرویس خبری: تغذیه و سلامت

منبع: مدیکال نیوز




آلرژی غذایی می‌تواند عامل اختلالات رفتاری باشد

بررسی جدید پژوهشگران آمریکایی نشان می‌دهد که آلرژی غذایی را می‌توان به عنوان یک عامل مهم اختلالات رفتاری در نظر گرفت.

به گزارش پایگاه خبری صنعت غذا و کشاورزی(اگروفودنیوز)، به نقل از نوروساینس نیوز، شیوع آلرژی‌های غذایی در سراسر جهان در حال افزایش است و در برخی مناطق به سطح اپیدمی نزدیک می‌شود. تنها در آمریکا حدود ۱۰ درصد از کودکان و بزرگسالان از آلرژی غذایی رنج می‌برند که آلرژی نسبت به شیر گاو، تخم‌ مرغ، بادام زمینی و آجیل درختی شایع‌ترین آنها است. برخی از بیماران علائم خفیفی دارند که ممکن است نیازی به مراقبت پزشکی نداشته باشند و این موارد گزارش‌نشده باقی بمانند.

آلرژی‌های غذایی یا حساسیت‌های غذایی، ناشی از واکنش بیش از اندازه سیستم ایمنی بدن نسبت به پروتئین‌های معمولی بی‌ضرر در غذا هستند. آلرژی‌های غذایی ممکن است به صورت طیفی از علائم، از خارش، قرمزی و تورم برای واکنش‌های خفیف گرفته تا استفراغ، اسهال، مشکل در تنفس و سایر علائم بالقوه تهدیدکننده زندگی برای واکنش‌های شدید ظاهر شوند.

علاوه بر گزارش خود شخص، آلرژی غذایی را می‌توان با قرار دادن بیماران در معرض مقادیر کمی از پروتئین‌ها یا آلرژن‌ها از طریق دهان یا پوست و مشاهده واکنش‌های فوری آنها تشخیص داد. پزشکان معمولا از آزمایش خون برای اندازه‌گیری سطح «ایمونوگلوبولین E» یا(IgE) استفاده می‌کنند. ایمونوگلوبولین E، یک آنتی‌بادی ویژه است که سیستم ایمنی از آن برای شناسایی آلرژن‌ها و تحریک واکنش استفاده می‌کند.

اگرچه افراد سالم ممکن است سطوح پایینی از ایمونوگلوبولین E را در خون خود داشته باشند اما بیماران مبتلا به آلرژی‌های غذایی، سطوح بالاتری از آن را در خون خود دارند که خطر واکنش‌های آلرژیک شدید را در آنها افزایش می‌دهد.

برخی از افرادی که در آزمایش‌های آلرژی پوستی با افزایش متوسط ایمونوگلوبولین E، نتیجه مثبت دریافت می‌کنند، هنگام خوردن آلرژن متوجه هیچ‌گونه علائم مرتبط با آلرژی نمی‌شوند. این وضعیت، «حساسیت بدون علامت»(asymptomatic sensitization) نامیده می‌شود. در بسیاری از موارد، افراد مبتلا به این بیماری ممکن است حتی از حساسیت غذایی خود آگاه نباشند.

آیا این حساسیت‌ها واقعا بدون علامت هستند یا اثراتی در بدن وجود دارد که افراد از آنها بی‌خبر هستند؟

برخی افراد کاملا از مصرف محصولات لبنی اجتناب می‌کنند زیرا علائم شدید و تهدیدکننده زندگی را تجربه کرده‌اند. کسانی که واکنش‌های آلرژیک معمول را ندارند، گه‌گاه لبنیات می‌خورند اما یک یا دو روز بعد به نظر می‌رسد که به بیماری‌های به ظاهر نامرتبط مبتلا شده‌اند.

آنچه پژوهشگران دریافته‌اند، این است که اگر به حساسیت بیش از اندازه مبتلا باشید، آلرژن‌های غذایی می‌توانند بر مغز و رفتار شما تأثیر بگذارند؛ حتی اگر علائم معمول آلرژی غذایی را نداشته باشید.

ارتباط آلرژی‌های غذایی و اختلالات رفتاری

پژوهشگران چندین دهه است که حساسیت‌های غذایی را دلیل بالقوه اختلالات رفتاری می‌دانند. یک گزارش موردی که در سال ۱۹۴۹ ارائه شد، اختلالات رفتاری و خلقی را در بیماران پس از خوردن غذاهای خاصی مانند شیر و تخم مرغ شرح داد. پس از حذف غذاهای مشکوک از رژیم غذایی، علائم بیماران بهبود یافت. این موضوع نشان می‌دهد که حساسیت غذایی بیش از اندازه می‌تواند عامل اصلی اختلالات رفتاری باشد.

چندین پژوهش که اخیرا روی انسان‌ها انجام شده‌اند، از ارتباط بین آلرژی غذایی و اختلالات عصبی-روانی مختلف مانند افسردگی، اضطراب، اختلال کمبود توجه/بیش فعالی و اوتیسم حمایت کرده‌اند. آنها این احتمال را تقویت می‌کنند که برخی از واکنش‌ها نسبت به آلرژن‌های غذایی می‌توانند سیستم عصبی را درگیر کنند و به عنوان اختلالات رفتاری ظاهر شوند.

با وجود این، ایده حساسیت غذایی که باعث بروز اختلالات عصبی-روانی می‌شود، به دلیل ناهماهنگی بین پژوهش‌ها هنوز مورد بحث است. تفاوت در انواع آلرژی‌ها، زمینه‌های قومیتی، عادات غذایی و سایر عوامل می‌توانند نتایج متناقضی را در میان شرکت‌کنندگان ایجاد کنند.

مهم‌تر از همه این که برخی از پژوهش‌ها شامل کسانی بودند که آلرژی غذایی خود را گزارش داده بودند؛ در حالی که بقیه فقط شامل کسانی بودند که آلرژی غذایی آنها توسط آزمایشگاه تایید شده بود. این پژوهش‌ها فقط به افراد علامت‌دار محدود می‌شوند.

تاثیر حساسیت غذایی بر مغز و رفتار

«کومی ناگاموتو کامبز»(Kumi Nagamoto-Combs)، پژوهشگر “دانشگاه داکوتای شمالی”(UND) و گروهش، به بررسی این موضوع پرداختند که آیا آلرژن‌های غذایی می‌توانند به عنوان علائم رفتاری در برخی افراد، به ویژه در افراد حساس بدون علامت ظاهر شوند یا خیر. آنها می‌خواستند بفهمند که آیا خوردن غذاهای مشکل‌ساز می‌تواند حتی در غیاب سایر واکنش‌های شدید آشکار، به التهاب مغز و تغییرات رفتاری پس از ایجاد حساسیت منجر شود.

پژوهشگران برای به حداقل رساندن تفاوت‌های فردی یافت‌شده در آزمایش‌های انسانی، تصمیم گرفتند روی موش‌ها کار کنند. آنها موش‌های همسن و هم‌زمینه ژنتیکی را نسبت به آلرژن «بتا لاکتوگلوبولین»(BLG) موجود در شیر معمولی حساس کردند و به تغذیه آنها با همان رژیم غذایی پرداختند.

پژوهشگران دریافتند که اگرچه موش‌های حساس‌شده به بتا لاکتوگلوبولین، سطوح ایمونوگلوبولین E متوسط اما قابل‌توجهی را نشان می‌دهند اما واکنش‌های آلرژیک فوری ندارند. آنها حتی به‌ رغم حفظ سطح ایمونوگلوبولین E بالا می‌توانستند غذای حاوی آلرژی‌زای شیر را به مدت دو هفته بدون نشان دادن علائم آشکار بخورند. این موضوع نشان داد که آنها حساس بدون علامت هستند.

سپس، پژوهشگران به بررسی این موضوع پرداختند که آیا موش‌ها تغییری را در رفتار عاطفی خود نشان می‌دهند یا خیر. آنها با توجه به تغییرات دیده‌شده در رفتار عادی و مبتنی بر بقا، احساسات موش‌ها را استنتاج کردند و نتیجه گرفتند که موش‌ها به طور غریزی به جستجوی محیط خود برای یافتن غذا و سرپناه می‌پردازند و در عین حال، از خطر احتمالی اجتناب می‌کنند.

با وجود این، مشخص شد که موش‌های مضطرب تمایل دارند زمان بیشتری را در مخفی شدن بگذرانند تا ایمن باشند. پژوهشگران، موش‌های افسرده را با نگه‌ داشتن آنها شناسایی کردند. بیشتر موش‌ها برای رهایی از وضعیت ناراحت‌کننده، به مبارزه ادامه ‌دادند. این در حالی بود که موش‌های افسرده به سرعت تسلیم شدند.

کامبز گفت: آزمایش‌های ما برای شبیه‌سازی موقعیت‌هایی طراحی شده‌اند که در آنها، افراد حساس بدون علامت می‌توانند مقدار زیادی از یک غذای مشکل‌ساز را در یک روز بخورند یا مقادیر کمی از آن را هر روز و طی چند هفته مصرف کنند. ما برای شبیه‌سازی این موقعیت‌ها، مقدار زیادی از آلرژن شیر را با یک لوله تغذیه مستقیما در معده موش‌های حساس قرار دادیم یا آنها را با غذای حاوی آلرژن تغذیه کردیم تا هر بار ماده حساسیت‌زا را بخورند.

جالب اینجاست که موش‌های حساس‌شده به بتا لاکتوگلوبولین، یک روز پس از دریافت مقدار زیادی از آلرژن، رفتاری شبیه به اضطراب را نشان دادند. گروه دیگری از موش‌های حساس پس از خوردن مقادیر کم آلرژن به مدت دو هفته، رفتاری شبیه به افسردگی پیدا کردند. علاوه بر این، موش‌های حساس به بتا لاکتوگلوبولین، علائم التهاب مغز و آسیب عصبی را نشان دادند که نشان می‌دهد تغییرات رخ داده در مغز ممکن است مسئول علائم رفتاری آنها باشند.

کامبز ادامه داد: ما اثر بلندمدت مصرف آلرژن را با نگه داشتن موش‌های حساس به بتا لاکتوگلوبولین در رژیم غذایی حاوی آلرژن به مدت یک ماه بررسی کردیم. ما دریافتیم که سطح ایمونوگلوبولین E در موش‌های حساس تا پایان ماه کاهش یافته است که نشان می‌دهد خوردن مداوم مقادیر کمی از آلرژن، به کاهش واکنش‌های ایمنی یا حساسیت‌زدایی می‌انجامد. در مقابل، نشانه‌هایی از التهاب مغز باقی مانده‌اند که نشان می‌دهد اثر مضر آلرژن‌ها در مغز ادامه دارد.

التهاب مزمن مغز

پژوهشگران هنوز التهاب بلندمدت مغز یا التهاب عصبی را در افراد حساس بدون علامت بررسی نکرده‌اند. با وجود این، التهاب عصبی مزمن به طور کلی یکی از عوامل شناخته‌شده بیماری‌های تخریب‌کننده عصبی مانند ام‌اس و آلزایمر است؛ اگرچه علل دقیق این بیماری‌ها ناشناخته مانده‌اند.

درک بهتر نقش آلرژن‌ها در التهاب عصبی می‌تواند به پژوهشگران کمک کند تا بفهمند که آیا آلرژن‌های غذایی باعث بروز التهاب مزمن عامل این بیماری‌ها می‌شوند یا خیر.

این دانش می‌تواند به ویژه برای بیمارانی که تحت ایمنی‌درمانی خوراکی قرار می‌گیرند، مهم باشد. این روش درمان آلرژی، شامل مصرف تدریجی مقادیر کمی از آلرژن‌ها به مرور زمان است. هدف این کار، از بین بردن حساسیت سیستم ایمنی و کاهش بروز «آنافیلاکسی»(Anaphylaxis) یا واکنش‌های آلرژیک تهدیدکننده زندگی است. «سازمان غذا و داروی آمریکا»(FDA) در سال ۲۰۲۰، یک نوع استاندارد از آلرژن‌های بادام زمینی را برای جلوگیری از آنافیلاکسی در کودکان بیمار واجد شرایط تایید کرد. با وجود این، تأثیر بلندمدت احتمالی آن روی سیستم عصبی ناشناخته مانده است.

آلرژن‌های غذایی می‌توانند بر مغز و رفتار افراد به ظاهر بدون علامت تأثیر بگذارند و باعث ‌شوند که از نظر عصبی بدون علامت نباشند. در نظر گرفتن این که مغز شما چگونه به غذایی که می‌خورید واکنش نشان می‌دهد، به جمله «شما همان چیزی هستید که می‌خورید» معنای کاملا جدیدی را می‌دهد.

این پژوهش، در مجله «The Conversation» به چاپ رسید.

سرویس خبری: تغذیه و سلامت

منبع: نوروساینس نیوز