1

نقش “رنگ” در برندسازی صنایع غذایی

علی زنداکبری
عضو سازمان نظام مهندسی و
کارشناس بهداشت مواد غذائی

اگروفودنیوز– آنگاه که بشر به فراخور گذشت زمان همزیستی در کنار یکدیگر را فرا گرفت، رفته رفته آشنایی با زندگی اجتماعی و ساخت سر پناه و تولید محصولات غذایی را نیز آموخت، بشر پیشرفت کرد، جوامع مختلف با آداب و رسوم مختلف پدید آمد، فرهنگها پدیدار گشت و جوامع پیشرفته شکل امروزی خود را پس از گذشت قرون مختلف پیدا نمودند، با افزایش جمعیت تولیدات و خدمات مختلف نیز افزایش پیدا نمود و با افزایش تولیدات هم جنس، دنیای رقابت میان تولید کنندگان صنایع مختلف در بازارهای فروش هر اجتماعی شکل گرفت در این میان یکی از مواردی که مهم می نمود موضوع طراحی و بسته بندی هر کالا بود، چراکه به عنوان اولین نقطه تماس، جنس تولید شده با ذهن مشتری، موجبات اولین قضاوت مشتری از تولید جنس مورد نظر را نیز شکل می داد.

این موضوع رفته رفته موجبات پدید آمدن همکاری میان ذوق هنری طراحان و گرافیستها با اهداف و نظریات تجاری تولید کنندگان و صنعتگران گردید، طراحی هنرمندان گرافیست علاوه بر بسته بندیها، به طراحی پوسترها به عنوان معرفی کننده محصولات مرتبط گشت، با ورود روزنامه ها و سپس رنگی شدنشان به اجتماع، تابلوهای تبلیغاتی و ناگهان حضور تلویزیون، بسته بندیها نیز هر روز به تناسب فضای رقابتی بازار و تقاضای مشتریان به صورتهای گوناگونی در جامعه ارائه می گردیدند، با رشد تکنولوژی و به وجود آمدن صنعت فیلمسازی و پیوند صنعت تولید با صنعت نمایش فیلم، رفته رفته تلفیق هنر طراحی در تولید و نمایش آن، صنعتی را به وجود آورد  به نام: صنعت تبلیغات.

بطوریکه به یکباره بخش تبلیغات به جزئی مهم از هر واحد تولیدی و یا خدماتی بدل گشت. تبلیغات محصولات با تهیه پوسترو بروشور و ساخت تیزرهای تبلیغاتی برای پخش در ابتدای برنامه های پر بیننده و یا قبل از نمایش فیلمها درسینما، از جمله فعالیتهای واحد تبلیغات هر واحد تولیدی و خدماتی بود، با به وجود آمدن صنعت نمایش خانوادگی از طریق دستگاه ویدئو نقش تبلیغات از ابتدای نمایش فیلمها در سینماها، به طور خاص از طریق پخش ویدئویی در منازل رویکرد دیگری پیدا نمود، طی سالیان سال ورود دی وی دی ها، پیدایش اینترنت جهانی، شکل گیری فضای مجازی و به وجود آمدن شبکه های اجتماعی، گستره ناباورانه ای را از پیوند جذب مشتری که حالا بازاریابی خوانده می شد با دنیای تبلیغات، چهارچوبی را شکل بخشید که هر روز و به لطف تکنولوژی صورتهای جذابتری را برای فروش کالا ارائه می نمودند.

اما به فراخور گسترش آگاهیهای اجتماعی مشتریان کالاها نیز با دیدگاه خاصی به انتخاب اجناس خود پرداختند، لذا بخش تبلیغات رفته رفته نیازمند افرادی شد که ذهن افراد یک جامعه با سبک زندگی مخصوص به خودشان را باز خوانی نموده و با تعریف استراتژی بر مبنای ذهنیت یک جامعه وحدت تبلیغاتی میان اجزاء یک کالا را تعریف و به اجرا در آورند، این مهم منجر به شکل گیری مبحثی جدید در تبلیغات شد به نام “نوآوری”.

اما نوآوری در چه بخش و چه چیزی؟ اطاق فکر تولیدات با آزمون و خطاهایی که رفته رفته در گذر زمان و طی شکل دهی کسب و کار خود تجربه نموده بودند. نیاز به نوآوری را درهمه زمینه ها امری اجتناب ناپذیریافتند. از اینرو بخش تبلیغات و به دنبال آن بخش روابط عمومی، خود باید نوآوریهایی را در روند تولید تا فروش طی می نمودند که نهایتا اتفاق جدیدی روی داد.

همگرایی تولیدات و وحدت آن با امور بصری کالا “برند و برندسازی” را به جود آورد، اینکه چه چیزی، با چه تفکری و بر مبنای چه ساختاری و با گستره کدام مبنای عرضه با تقاضای یک جامعه به وجود آید وتحقیقات میدانی برای دریافت سلیقه هر اجتماع بر پایه کدام روند مدیریتی پیش رود همه و همه به برندینگ یک محصول گره خورد. امروزه به وجود آمدن بخش برندینگ از مهمترین مسائل بنگاههای کسب و کار است که امور تبلیغات و روابط عمومی، خود به زیر مجموعه ای از آن مبدل گشته اند.

برندینگ برای اولین بار در صنایع غذایی و با نام کشورهای معروف به تولید گونه های مختلف مواد غذائی شکل گرفت، از دیر باز (قبل از هخامنشیان) خرما درکشورمان سابقه ای باستانی داشته، صنعت چای در هند، صنعت کاکائو در آمریکای جنوبی، صنعت قهوه در آفریقا و … بنابراین موضوع مهم برندسازی با توجه به قدمت آن در حوزه موادغذایی در کشورمان باید دارای قابلیتهای ویژه باشد، اما متاسفانه برندسازی در صنعت مواد غذایی کشورمان هیچگاه مانند سایر نقاط دنیا پیشرفت لازم را نداشته است. در سالهای اخیر و به لطف صنایع خاصی همچون صنعت مواد غذایی لبنی که بازارهای فروش خوبی در کشورهای همسایه ایجاد نموده است، حرکتهای رو به رشد مناسبی جهت برندسازی در حوزه موادغذایی شروع شده است و امید آن می رود با بالا رفتن کیفیت و تنوع محصولات غذایی این روند سرعت بیشتری نیز یابد. اما یکی از مهمترین کارکردهای زیرمجموعه های برند در صنایع غذایی را باید در ارتباط آن با استفاده مناسب از رنگ دانست.

هر احساسی در بدن انسان، در همگرایی پیوند آنها با یکدیگر، تفکر مثبت و منفی ما را به هر جسم، رویداد، شخص وهر چیزی که ما با حواس خدادادیمان قابل به درک آن باشیم شکل می دهد. بطور مثال دیدن باران با قوای بصری، شنیدن برخورد قطرات آن به زمین، سقف، شیشه و… با قوای شنوائی، ترکیب بوی آب با خاک، که عمدتا به عنوان بوی باران تفسیر میشود با قوای بویایی، مجموعه ای از احساس ما را بیان می نمایند به عنوان “باران”. حال اگر همین حس را با قالبهای دیگری که دارای رنگ نیز می باشند گسترش دهیم، مفاهیم بیشتری در قالبهای ذهنی یک اجتماع شکل می گیرد، مثلا میوه پرتغال با طعم خاص خود، شکل کروی/بیضوی، بوی خاصش که دارای فاکتوری بصریست به نام رنگ، غالبی که به نام رنگ نارنجی می شناسیمش، حال تعمیم رنگ نارنجی آن به ذات طبیعی این میوه در میان اجتماع، رنگی عامیانه را گسترش داده به نام رنگ پرتغالی، یا در خصوص میوه زیتون با آنکه میدانیم رنگ این میوه سبز خاصیست، درمیان عموم و ذهنیت عمومی رنگی به وجود آمده، رنگی تعریف شده و رنگی با  باوری خاص از یک نوع رنگ غالب شده، به نام رنگ ( زیتونی).

 همانطور که مشاهده می فرمائید درهردو مثال معروف وعمومی برای تعریف یک رنگ از دو میوه که به عنوان مواد غذایی که می شناسیم استفاده شده، در مثالهای دیگری نیز می توانیم به رنگهای بلوطی، بادمجانی، شیری و… نیز اشاره نمود که همگی در دسته مواد غذایی جای می گیرند. گذشت ایام و طریقه ارائه مواد غذایی به مشتریان به صورت باز در کیسه های پلاستیکی و یا پاکتهای کاغذی، رفته رفته تبدیل به بسته بندیهای جدید در اوزان مختلف و طراحیهای نوآورانه برای جذب مشتریان شده و مشتریان نیز جهت خرید دردسرهای کمتری را متحمل می شوند.

اما در این میان هنر سیاست گذارهای صنایع غذایی در امر برندینگ استفاده صحیح از ذات و هدف برند در راستای کسب برتری در فضای بهره گیری بیشتر از بازار تقاضا با تعریف صحیح از زدن یک برچسب رنگی بر تولیداتشان است، مثلا چطور میتوانیم از رنگ مشکی در برندینگ چیپس استفاده نماییم، حال آنکه محصول ما را عموم جامعه  با رنگی مرتبط با رنگ سیب زمینی می شناسند؟ برای بسته بندی یک محصول غذایی، آیا بهتر نیست از بسته بندی شفافی استفاده نمود تا مشتری محتویات داخل بسته را ببیند و ارزیابی کند؟

استفاده از ذات رنگی هر محصول در بسته بندیهای مواد غذائی علاوه بر شکل دهی قالب ذهنی مشتریان و ایجاد ارتباط حسی، به عنوان رابط بین محصول و ذائقه مشتری نقشی آشکار دارد. مثلا آیا برای رب گوجه فرنگی تصوری  با طراحی و استفاده از رنگ سرمه ای می توان داشت؟! قاعدتا تولیدات گوجه فرنگی از قوطیهایی بسته با برچسبی با طراحی رنگ قرمز استفاده می کنند و یا ممکن است از رنگ طبیعی خود محصول و خوش رنگی آن بهره ببرند، از این رو در قوطیهای شیشه ای محصول خود را ارائه می نمایند تا علاوه بر به رخ کشیدن رنگ محصول خود، در جهت کاربری آن نیز حرکت کنند، چراکه رب گوجه فرنگی علاوه برطعم دهی، خاصیت رنگ دهی به محصولات طبخ شده را نیز دارد. همین انتخاب رنگ را می توان در محصولات کنسروی مانند نخود فرنگی(با استفاده از رنگ سبز) و یا ذرت (رنگ زرد) نیز مثال زد.

به یا داشته باشیم روانشناسی رنگ، خود موجبات اتخاذ استراتژی مناسب در برندینگ را در بر خواهد داشت، بطور مثال رنگ سبز یک رنگ اشتها آور است که دید را بهبود می بخشد یادآور طبیعت بوده، حس بهتری را به افراد القاء می کند و یا رنگ قهوه ای باعث کاهش اشتها شده برای افراد یادآور غذای سوخته یا خیلی پخته است.

لذا همانگونه که عرض شد انتخاب رنگ مناسب در برندینگ صنایع غذایی نه نقشی مهم که نقشی حیاطی دارد، مبنای درست استفاده از رنگ در برند سازی مواد غذایی موجبات پی ریزی ارتباط مناسب مشتری با تولیدات را تا پایان فعالیت تولید آن محصول خواهد داشت. چه بسا محصولاتی که سالهاست همراه مردم اجتماع هستند و خود یادآور گذر زمان از یک نسل به نسل بعدی هستند.




تب کریمه کنگو چیست؟ و راههای جلوگیری از آن

از آنجا که دانسته های عمومی در خصوص بیماری تب کریمه کنگو (که به تازگی در مناطقی از کشور دیده شده) ، چندان نمی باشد واز طرفی علاِئم این بیماری با علائم بیماری کرونا مشابهت هایی داشته و باعث اختلال تشخیص می گردد ، لذا در این مبحث برآنیم تا به صورت کلی اطلاعات جامعی در این خصوص در اختیار خوانندگان محترم قرار گیرد.

ابتدا باید به این نکته
توجه داشت که عامل و زنجیره انتقال و درمان این بیماری مشخص است لذا نگرانی از
بابت تشخیص و درمان آن وجود ندارد ، اما از لحاظ 
گسترش سریع و آسان آن در صورت عدم رعایت الزامات بهداشتی، این بیماری
میتواند گستره وسیعی را در مدت زمان کم مبتلا نماید.

عامل بیماری

عامل این بیماری ویروسیست از خانواده (( بونیا
ویریده )) ، جنس (( نایرو ویروس )) ، از گروه (( آر ان ای )) های رشته ای و دارای
پوششی پروتئینی.

راههای انتقال

ویروس تب کریمه کنگو عمدتا درطبیعت توسط کنه های سخت گون (( هیالوما )) منتقل می گردند ، البته کنه های دیگر هم میتوانند ناقل باشند اما غالبا هیالوما از طریق تخم و یا طی مراحل بلوغ، تا رشد ، این بیماری را منتقل می نماید. بدین ترتیب که هیالومای نا بالغ از طریق خونخواری مهره داران کوچک موجب آلودگی حیوان می گردد که مهمترین نوع آلودگی نیز میباشد ،از سوی دیگر کنه بالغ نیز آنرا به مهره داران بزرگ مثل دامها منتقل مینماید. به یاد داشته باشید وقتی ویروس وارد بدن کنه میشود برای همیشه تا نابودی کنه در آن باقی می ماند. گاو ،گوسفند ، بز، خرگوش ، موش ، جوجه تیغی و حتی جوندگان دیگر نیز میتوانند میزبان این کنه بوده و باعث ابتلاء بیماری گردند ،به جز شتر مرغ ، پرندگان نمی توانند منتقل کننده کنه باشند اما میتوانند موجب پراکندگی کنه های آلوده و گستردگی شیوع گردند.

این کنه میتواند تا هشتصد روز زنده بماند ولی آنچه
که بیشتر باید توجه نمود آنست که این بیماری در حیوانات اهلی هیچگونه علائم خاصی
ندارد و از اینرو خطر انتقال بیماری در انسان به هنگام ذبح و یا یک دوره کوتاه پس
از آن و به دنبال تماس با پوست ، لاشه ، خون ، بزاق ، ادرار ، مدفوع ، استفراغ و
یا احشاء آلوده حیوان آلودگی ایجاد می نماید.

دوره بروز

دوره بروز بیماری بسته به
نوع انتقال ویروس به بدن متفاوت است ،مثلا با گزش کنه ، بیماری طی یک الی سه روز و
حداکثر نه روز بروز می نماید ، دوره ابتلا به دنبال تماس با خون یا بافتهای آلوده جاندارمبتلا
، پنج الی شش روز می باشد و حداکثر زمان ثبت شده نیز سیزده روز است .

علائم

ازجمله  مهمترین علائم
این بیماری: تب
 ناگهانی و بروز بی اشتهایی است ،  دردهای عضلانی به خصوص در ناحیه پشت و ساق پا
نمایان می گردد  ، ضعف
 وسردرد شدید نیز از دیگر علائم بیماریست ،
اما یکی از بارزترین مشخصات که در موارد مرگبار و شدید بیماری دیده می شود،
خونریزی از لثه ، بینی ، روده ، رحم و خونریزیهای زیر پوستی از روز چهارم بیماریست
. از دیگر نشانه ها میتوان به گیجی ، درد و سفتی گردن ، درد و ورم چشم ، ترس از
نور ( حساسیت نوری) ، حالت تهوع واستفراغ بدون ارتباط با غذا خوردن  به خصوص در روز های ابتدایی بیماری ، گلو درد ،
تورم و قرمزی صورت ، گردن و قفسه سینه ، پر خونی خفیف حلق و ضایعات نقطه ای در کام
نرم و سخت نیز اشاره نمود ، همچنین تغییرات قلبی و عروقی شامل کاهش ضربان قلب و
فشار خون ، کاهش پلاکت

 ( ترومبوسیتوپنی )
نیز از جمله علا
ئمیست
که میبایست مد نظر قرار داد.

علائم مشترک تب کریمه
کنگو و بیماری کووید۱۹

باید به این نکته مهم توجه ویژه داشت که علائم
اولیه در تب کریمه کنگو مشابهت زیادی با علائم بیماری کووید ۱۹ دارد . که در نتیجه
این اشتباه ، تشخیص بیماری و در پی آن درمان بیماری به تعویق افتاده و در هر دوی
آنها باعث از دست رفتن زمان موثر برای جلوگیری از پیشرفت بیماری می گردد. این
علائم شامل تب ، گلودرد ، سر درد ، سرگیجه و بیحالی ، لرز ، دردهای عضلانی ، اسهال
و استفراغ و  حساسیت به نور می باشد.

روش تشخیص

با عنایت به مطالب یاد شده تشخیص با آزمایشهای
مختلف بر پایه جداسازی ویروس از بافتها و خون به وسیله تشخیص پادگن ویروس با
روشهای ایمونوفلورسانس ، واکنش زنجیره ای پلیمراز و کشت سلولی میسر است. البته
عموما در ابتدای بیماری هیچگونه پاتنی در خون قبل از شش روز، قابل اندازه گیری
نیست. از طرفی در مبتلا
یان ، آنزیمهای کبدی
تغییرات محسوسی دارند که طی آن ((
آسپارتات آمینوترانسفراز – اس جی او تی )) بالاتر از
((
آلانین
آمینوترانسفراز-اس جی پی تی )) میباشد که نشان دهنده
عفونت ویروسی در کبد می باشد.

مقاومت و حساسیت ویروسی و راههای مقابله با ویروس

این ویروس در گرمای ۵۶ درجه سلسیوس به مدت سی
دقیقه از بین می رود ، درخون نیز به مدت ده روز در دمای چهل درجه سیلسیوس مقاومت
می کند. لذا با توجه به نوع حساسیت ویروس به دمای بالا ، پختن گوشت ، پاستوریزه
کردن شیر ونگهداری گوشت در یخچال منزل در دمای مثبت یک الی چهار درجه سیلسیوس به
مدت بیست و چهار ساعت، ویروس را از بین می برد . در کشتارگاههای صنعتی لاشه باید
به مدت بیست و چهار ساعت در دمای چهار درجه سیلسیوس نگهداری گشته تا ویروس احتمالی
موجود در آن از بین برود.

این ویروس در محیط اسیدی نیز ازبین میرود. مثل
محیط اسیدی حاصل از جمود نعشی بعد از ذبح و یا محیط اسیدی حاصل از اسید استیک دو
درصد. از جمله محلولهایی که این ویروس به آنها حساسیت دارد میتوان به ضدعفونی
کننده های فنول سه الی پنج درصد ،سدیم هیپوکلرایت یک درصد و گلوتارآلدئید دو درصد
اشاره نمود.

اما نکته مهم و قابل توجه اینست که هر چند مواد
شوینده مثل صابون تا حدی ویروس را غیر فعال مینماید، لیکن نمیتواند آن را از بین
ببرد.

 پیشگیری

-در وهله اول بیمار مبتلا باید قرنطینه گردیده و
با افراد خانواده در تماس نباشد  از آنجا
که پرسنل بیمارستان با بیمار در تماس بوده باید کلیه لوازم حفاظتی را به منظور
پوشش کامل سطح بدن استفاده نمایند تا خود را از معرض تماس با ترشحات و خون بیمار دور
نگاه دارند ، همچنین کلیه وسائل بیمارستانی که با بیمار در تماس بوده است را نیز
باید سوزاند ، وسائلی مانند سرنگها ، لوله های خون ، روپوشها ، ماسکها و….

-کلیه محیطهائی که احتمال می رود آلوده به ترشحات
یا خون بیمار باشد باید بصورت مرتب توسط مواد گندزدا ضدعفونی گردد محلهائی مانند
دستشوئیها ، حمام ، محیطهای آزمایشگاهی و…. از طرفی خانه و اصطبلها نیز باید جهت
کاهش و یا از بین رفتن کامل کنه ها آفت کشی گردند.

-کلیه لاشه گوشتها و متعلقات آنها که مانند جگر مورد استفاده قرار می گیرند باید مورد بازرسی کامل قرار گرفته تا هیچگونه بیماری و اثرات آن در آنها دیده نشود ، همچنین از تهیه گوشت لاشه ها و ضمائم آنها که از کشتارگاههای غیر مجاز تهیه می گردند اکیدا خودداری نمود.

-به خاطر داشته باشیم این بیماری در دام تا مدتی
بدون علائم می باشد لذا باید از مصرف گوشت تازه خودداری شده و لاشه دام پس از ذبح
تا بیست و چهار ساعت در دمای صفر تا مثبت چهار درجه  قرار گرفته و پس از بین رفتن ویروسهای موجود
احتمالی، مصرف گردند.

-کلیه سطوحی که احتمال می رود با ترشحات ، مخاط و
یا خون بیمار در تماس باشند باید با آب و صابون و یا مواد شوینده مطمئن شست و شو
نمود.

-در صورتیکه جایی بر روی پوست و یا محلی کنه ای
مشاهده گردید از له کردن و یا برداشتن کنه بدون دستکش خودداری گردد، چرا که به جد
باعث پراکندگی ویروس موجود در کنه ها می گردد.

-کارگران کشتارگاهها بخصوص در هنگام ذبح باید از
وسائل حفاظت فردی کامل مانند چکمه ، دستکش ، روپوش پلاستیکی یکسره ، عینک ، ماسک ،
پیش بند پلاستیکی، شلوار بلند ، پیراهن آستین بلند و هر آنچه که باعث پوشش
بهترنواحی بیرونی سطح بدن گردد استفاده نمایند.

-از آنجا که پس از ابتلاء یک نفر به این بیماری ،
اعضاء خانواده و یا پرسنل بیمارستان مرتبط با بیمار به این بیماری دچار می گردند ،
لذا توصیه می گردد لباس و وسائل بیمار پس از درمان و یا خدای ناکرده فوت ، سریعا
سوزانده شود . به این نکته باید توجه ویژه داشت که بیمار طی مدت بستری به لحاظ
انتقال بیمارستانی می تواند به شدت باعث آلودگی گردد ، از اینرو عفونتهای
بیمارستانی بعد از آلودگی با خون و یا ترشحات بیماران شایع می باشد.

درمان

درمان این بیماری شامل تنظیم آب و الکترولیت و
درمان درون رگی منتشر، به همراه داروی ضد ویروس ریباویرین می باشد. تزریق
استروئیدها بخصوص متیل پردنیزولون با دوز بالا باعث افزایش پلاکت خون شده و بر تب
بیمار نیز تاثیرگذار است، لازم به ذکر است اساس این درمانها حمایتی است و حتما
باید توسط پزشک متخصص و ترجیحا متخصص عفونی انجام گیرد.

واکسن

متاسفانه هیچ واکسن مقبولی به منظور پیشگیری تب
کریمه کنگو برای انسان و دام وجود ندارد . اما در صورت تشخیص و درمان به موقع
بیماری درمان می گردد. از سال ۱۹۷۰ تلاشهای زیادی به منظور دستیابی به واکسن
کارآمد بیماری صورت گرفته که نتیجه ای در بر نداشته است . تنها واکسنی که امیدی به
آن می رود نیز تنها در بلغارستان مورد استفاده قرار می گیرد.

واکسنی غیر سمی نیز توسط پژوهشگران ترکیه ای از
سال ۲۰۱۱ ساخته شده که تا به حال روند بهینه سازی آن ادامه پیدا نموده و در حال
گذران مراحل تائید و آزمایش است.

دوره نقاهت

همزمان با کمرنگ تر شدن ضایعات پوستی از روز دهم
، روند بهبودی نیز آغاز می گردد. از هفته سوم تا ششم پس از آغاز بیماری ، عمده
بیماران با طبیعی شدن شاخصهای خونی و آزمایش ادرار از بیمارستان مرخص می گردند.
مشخصه بارز دوره نقاهت طولانی بودن آن به همراه ضعف است که شاید تا یک ماه نیز( به
نسبت قوای بدن) باقی بماند. گاها موهای بدن کامل ریزش داشته ،اما پس از چهار تا
پنج ماه ترمیم می گردند. هرچند احتمال التهاب عصبی در یک یا چند عصب ممکن است تا
چند ماه وجود داشته باشد ولی معمولا بهبودی بدون عارضه است.

روش به خاکسپاری

ویروس تا ۲۴ ساعت پس از مرگ متوفی قابلیت انتقال سریع از ترشحات و خون جسد را دارد ، لذا در بسته بندیهای مخصوص و با رعایت شرایط بهداشتی در پوششهای مخصوص و پلمپ شده توسط افراد مجهز به لباسهای مخصوص به خاک سپرده می شوند.

حداقل عمق برای خاکسپاری دو متر بوده و سطح بدن و
کاور با محلولهای ضدعفونی کننده مانند هیپو کلریت سدیم (آب ژاول ) پوشانده می
گردد. هرچند در دستورالعملهای بین المللی استفاده از آهک ذکر نشده لیکن در ایران
اجساد توسط  سفته آهک پوشانده شده و در
تابوتهای پرس شده قرار میگیرند تا از احتمال شیوع بیماری درمحیط خاکسپاری جلوگیری بعمل
آید.

ریشه نامگذاری بیماری

شرح این بیماری نخستین بار در جزیره کریمه
اوکراین ( روسیه فعلی ) و در سال ۱۹۴۴ داده شد و به آن تب خونریزی کننده اطلاق شد.
در سال ۱۹۵۶ مشابه این بیماری در کشور جمهوری دموکراتیک کنگو پدیدار شد و با
تحقیقات صورت گرفته در سال ۱۹۶۹ مشخص گردید بیماری زایی و نشانه های هر دو موارد
مشاهده شده، شبیه می باشد ، لذا به تب خون ریزی دهنده کریمه کنگو معروف گردید. که
دارای شیوع بیمارستانی بالا و مرگ و میر ۳۰% می باشد.

شیوع در ایران

اولین بار پزشک ایرانی که به دو زبان فارسی و
عربی کتاب مینوشت ، در کتاب پزشکی (( ذخیره خوارزمشاهی )) که به زبان فارسی نگاشته
شده ، به  این بیماری اشاره نموده ، این
پزشک اسماعیل جرجانی معروف به سید اسماعیل نام داشت ودر حدود سال ۴۸۹ یا ۵۰۴ قمری
کتاب یاد شده را به نگارش در آورده است. در سال ۱۳۴۹ شمسی وجود این بیماری در
ایران ثابت گردید. از آغاز سال ۱۳۹۶ تا اواسط خرداد همان سال حدود ۳۳ بیمار ثبت
گردید که متاسفانه ۳ نفر از آنها در گذشتند. از ابتدای سال ۱۳۹۹ تا اوایل مرداد
ماه امسال نیز،تعداد مبتلایان در کشور ۳۶ نفر بوده اند که یک سوم آنها در شهرستان
تربت جام شناسایی شده اند. لذا با توجه به فصل گرما و زاد و ولد کنه ها مراقبت و
رعایت اصول بهداشت عمومی و شخصی بیش از پیش ضروری به نظر می رسد.

یادداشت از : علی زنداکبری – عضو سازمان نظام دامپزشکی و کارشناس مواد غذائی