به دنبال تلفات گسترده و نگران کننده زنبورهای عسل در زنبورستانهای سطح استان آذربایجان غربی، دکتر «خسرو شهبازی» رئیس سازمان جهاد کشاورزی این استان، از دکتر «پگاه ولی زاده» عضو هیئت علمی بخش تحقیقات زنبورعسل مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشور، دعوت کرد که از ۱۴ تا ۱۸ مهرماه سال جاری در آذربایجان غربی حضور یابد و به بررسی وضعیت زنبورستانهای این استان بپردازد.
به گزارش پایگاه خبری صنعت غذا و کشاورزی(اگروفودنیوز)، پگاه ولی زاده در جریان این ۵ روز، پیرو بازدیدهای گسترده از زنبورستانهای شمال، مرکز و جنوب استان (خوی، ارومیه و مهاباد)، طی دو دوره آموزشی تحت عنوان “مدیریت آفات و بیماریهای زنبورعسل” در خوی و ارومیه و همچنین مصاحبه زنده رادیویی در شبکه استانی و گفتگوهای پیاپی با زنبورداران در زمان بازدیدهایش، به بحث در مورد وضعیت سلامت و علل تلفات گسترده زنبورعسل استان و ارائه راهکار برای درآمدن از این وضعیت بحرانی پرداخت.
تشخیص دکتر ولی زاده حضور فعال “لارومیری” در زنبورستانهای استان است، با این تفاوت که به دلیل روش مدیریتی زنبورداری خاص در این استان و داشتن تعداد بسیار زیاد کلنی زنبورعسل در هر زنبورستان و استفاده به غایت افسارگسیخته و نامحدود از انواع مواد شیمیایی مجاز و غیرمجاز تحت عنوان دارو و مکمل، بحران “لارومیری” در حال حاضر به مراتب فاجعه بارتر از دیگر نقاط کشور است.
سندروم “لارومیری”، اختلالی است که هرچند ۳ سال و نیم از حضور نامبارک آن در زنبورستانهای کشورمان میگذرد و باعث نابودی تعداد بسیار زیاد و غیرقابل چشم پوشی از کلنیهای زنبورعسل وطنمان شده است، اما متاسفانه عامل یا عوامل ایجادکننده آن تاکنون به صورت علمی و اصولی شناخته نشده و این سندروم به شکل موجود در جایی دیگر از کره زمین نیز به ثبت نرسیده است. شوربختانه پس از گذشت این زمان طولانی و پرآسیب، هنوز تلاشهای گسترده شخص دکتر «پگاه ولی زاده»، عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشور جهت اقناع تصمیم گیران کشور برای یک تلاش جمعی علمی و اصولی به هدف یافتن عامل یا عوامل ایجاد “لارومیری” و در نتیجه مبارزه و پیشگیری از آن به نتیجه عملی نرسیده است.
ولی زاده بر این باور است که تلفات ناشی از “لارومیری” در ایران به حدی بالا بوده است که با توجه به اهمیت فوق العاده گرده افشانی زنبورعسل در تولید بیش از یک سوم غذای بشر در کره زمین بصورت مستقیم، وضعیت تلخ فعلی زنبورعسل کشور، تهدیدی جدی علیه امنیت غذایی ایران است. به همین دلیل، در این سه سال و نیم درگیری و به خصوص در یک سال اخیر، دکتر ولی زاده به شدت در تلاش جهت برقراری امکان انجام همکاری علمی اصولی و گروهی پژوهشگران متخصص و درس آموخته حوزه آفات و بیماریهای زنبورعسل کشور از طریق “پایش ملی” با آزمایشهای علمی، جامع و اصولی در سطح کشور به هدف یافتن عامل یا عوامل ایجاد کننده این سندروم بوده است.
گلایه از تجویزهای غیر اصولی به ویژه طیف آنتی بیوتیکها به زنبورداران ایران
بر اساس آنچه از اظهارات و باورهای ولی زاده طی این مدت هویداست، به باور او احتمالا طیفی از عوامل گوناگون با درجات اولویت متفاوت باعث بروز اختلال نابود کننده “لارومیری” در زنبورستانهای ایران شده و بنابراین فرضیههای متفاوتی در زمینه علل ایجاد آن مطرح است. اگرچه از لحاظ علمی، «فرضیه» صرفا حدس بر پایه شواهد علمی است و نمی توان قبل از انجام و پایان موفقیت آمیز آزمایشهای علمی کامل، کافی و اصولی به نتیجه گیری درستی یا نادرستی فرضیه و پیرو آن به تجویز پرداخت، اما متاسفانه، در این سه سال و نیم پرتلفات زنبورعسل کشور، از همان ابتدا تا حال حاضر صرفا بر مبنای فرضیاتی بدون حداقل بررسی علمی، تجویزهای بسیار نادرست و غیراصولی که هزینههای بسیار هنگفت نیز صورت گرفته است، در واقع ظلم نابخشودنی به زنبورداری و زنبورداران ایران است.
در “پایش ملی” پیشنهادی دکتر ولی زاده، بررسی علل متفاوت شامل آفات و بیماریهای شناخته شده/ تغییریافته و همینطور بنا به شواهد علمی معتبر وی، بررسی فرضیه احتمال حضور آفت قرنطینه ای «مایت تروپیلاالاپس» مطرح شده است. این محقق فعال کشورمان که تمامی مراحل این فراخوان به همکاری برای “پایش ملی” را به صورت قانونی و اصولی از طریق نامه نگاریهای رسمی از مؤسسه به سازمان دامپزشکی کشور (که وظیفه حاکمیتی پایش را عهده دار است) به انجام رسانده، از ابتدایزمستان گذشته موفق به رساندن صدای در آستانه خاموشی ابدی زنبورداری کشور به بالاترین مقامات تصمیم گیرنده، دکتر نیکبخت وزیر وقت جهاد کشاورزی کشور و دکتر نوروزی ریاست سازمان دامپزشکی کشور شده است که این پیگیری موجب دریافت مجوز یک ساله انجام همکاری پایش ملی (در سطح کل استانهای کشور) توسط دکتر ولی زاده عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشور با سازمان دامپزشکی کشور و معتمدان آن سازمان گردیده است. اما با وجود تلاشهای پیگیرانه که به نظر می رسد ماورای وظایف حرفه ای یک محقق نیز بوده است، متاسفانه بر اساس گفتههای خود دکتر ولی زاده، طرح “پایش ملی” تا به امروز نه تنها هنوز به طور اصولی آغاز نشده، بلکه برای چندمین بار به بهانههای واهی هم متوقف گردیده است، در صورتیکه تلفات گسترده و بحرانی در زنبورستانهای سراسر کشور کماکان ادامه دار است.
فریادهای التماسی که شنیده نشد!
ولی زاده پس از بازگشت از این ماموریت در ادامه گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری اگروفودنیوز اظهار کرد: شواهد امر در این سه سال و نیم پرتلفات در زنبورداری ایران حاکی از آن است که یا تصمیم گیرندگان مسئول کشور در حوزه سلامت زنبورعسل هنوز هم بعد از شنیدن فریادهای التماس بنده که سعی داشته ام صدای در شُرُف خاموشی زنبورداری بیمار و زنبورداران دردمند کشور باشم، به عمق فاجعه بحران سلامت زنبورداری وطنمان پی نبرده اند یا منفعت سودجویان از این اوضاع، باعث تلاش بسیار موفق آنان در بی اهمیت جلوه دادن بحران برای مسئولین تصمیم گیرنده کشور است! جز این دو حالت، توجیه دیگری برای توقف کامل “پایش ملی” به هدف شناسایی علل تلفات “لارومیری” به ذهن من نمیرسد!
ولی زاده مؤکدا بر این باور است که هیچ کدام از داروها و مکملهای تجاری فعلی، داروی مناسب برای مبارزه با “لارومیری” نیستند و استفاده به غایت بیرویه از این مواد شیمیایی نادرست و غیر اصولی مانند طیف وسیع آنتی بیوتیکها که متاسفانه در این سه سال به غیر اصولی ترین حالت ممکن توسط افراد مرتبط و نامرتبط به زنبورداران دردمند کشور تجویز شده، خود دلیلی مضاعف بر وخیم تر ساختن بحران تلفات زنبورستانها بوده است.
راهکار موقت «حبس ملکه» بجای مصرف بی رویه آنتی بیوتیکها
وی در خصوص راهکار پیشنهادی اش برایزنبورداران آسیب دیده در آذربایجان غربی در این شرایط، همانند راهکارش برای کل زنبورداران کشور گفت: تا رسیدن به نتیجه “پایش ملی” و یافتن علمی و اصولی عامل یا عوامل ایجاد کننده “لارومیری”، عدم استفاده از هرگونه از داروها و مکملهای تجاری (با تاکید بسیار زیاد بر تمامی طیف آنتی بیوتیکها)، و به جای آن روش ناکارآمد، آسیبزا و بسیار پرهزینه شیمیایی، موقتا با وجود اینکه شرایط دشوار آن قابل درک است، اما استفاده از روش بسیار کارآمد و بی خطر و کم هزینه فیزیکی “حبس ۳ هفتهای ملکه” به عنوان راهکاری اضطراری در زمان حصول یافتن علمی عامل یا عوامل ایجاد کننده است. شایان توجه است که در تمامی این سالهای پر تلفات “لارومیری” تعداد قابل توجهی از زنبورداران در استانهای متفاوت کشور با شرایط محیطی کاملا گوناگون، گزارش داده اند که با استفاده از روش پیشنهادی “حبس ۳ هفته ای ملکه” به شرط رعایت اصول و عدم همزمانی استرس اضافه به کلنی (استفاده از دارو و همزمانی کوچ) و حذف کامل آنتی بیوتیکها به خوبی توانسته اند تلفات ناشی از “لارومیری” را مدیریت کنند و نسبت به روش نادرست رایج آنتی بیوتیکی، صرفا با استفاده از روش حبس ملکه آسیب را به حداقل رسانده اند.
وی اضافه کرد: تنها پیچیدگی روش موقت پیشنهادی (تا زمان شناسایی علمی علل لارومیری) “حبس ملکه”، زمانبر بودن آن است که البته با توجه به کارآمدی عالی و تقریبا رایگان بودن آن، ارزش اجرا را دارد.
هشدار بابت استفاده غیر اصولی از داروهای ضد کنه
عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشور خاطرنشان کرد: همانطور که از ابتدای حضور “لارومیری” در کشور، فرضیه اول اینجانب احتمال نقش مایت (کنه) واروآ و از طریق آن طیف ویروسها در ایجاد تلفات بوده است، کماکان علاوه بر فرضیه جدیدترم (مایت تروپیلاالاپس و ویروسهای مربوطه) به احتمال نقش مایت واروا و ویروسها هم معتقدم. این موضوع از این بابت اهمیت دارد که استفاده بیرویه و غیراصولی از داروهای ضد کنه میتواند با ایجاد مقاومت در مایتها بحران تلفات “لارومیری” را حادتر کند.
ولی زاده با اشاره به اینکه طی بازدیدهای گسترده در درازای هفته گذشته از زنبورستانهای سطح آذربایجان غربی تشخیص او استفاده مفرط و موازی انواع حقیقتا بیشمار داروهاست که ولی زاده از آن با تعبیر ضد داروی کنه کش یاد میکند افزود: رخداد این موضوع در استان آذربایجان غربی نسبت به دیگر استانهای کشور، خود عامل مضاعفی در تشدید وضعیت بحرانی تلفات در استان شده است.
وی تصریح کرد: بدون شک تغییر مسیر مدیریت سلامت زنبورستانها، از مسیر نادرست و آسیب زا و پرهزینه داروهای شیمیایی به مسیر جایگزین اصولی، کارآمد و تقریبا رایگان اما زمان بر روشهای فیزیکی ضرورتی است که پیشنهاد مورد تاکید برترین پژوهشگران بین المللی در حوزه سلامت زنبورعسل دنیاست. در شرایط بحرانی تلفات فعلی زنبورعسل ایران، تا شناسایی علمی عوامل ایجاد “لارومیری”، حقیقتا راه چاره ای دیگری جز این تغییر مسیر وجود ندارد.
ولی زاده اضافه کرد: مایه تاسف بسیار است که پیرو تشخیص و تجویزهای به غایت غیرعلمی و غیراصولی که به وفور در این سه سال و نیم در رابطه با تلفات ناشی از “لارومیری” در کشورمان صورت گرفته است (به خصوص استفاده از آنتی بیوتیکها)، زنبورداران دردمند در تلاش برای مبارزه جهت حفظ بقاء، به ناچار و مظلومانه با اعتماد به تجویز غیرمسئولانه ناآگاهان یا سودجویان فرصت طلب، متاسفانه نه تنها متحمّل هزینههای بسیار هنگفت مواد شیمیایی نامرتبط شده اند، حتی بدتر از آن با استفاده از روش منسوخ شده و غیراصولی این مواد شیمیایی، به وخیمتر شدن فاجعه تلفات زنبورعسل در ایران دامن زده اند.
وضعیت امروز نتیجه کم کاری پژوهشگران، تصمیم گیرندگان و تجویز کنندگان دارو است
ولی زاده گفت: عمیقا بر این باورم که این نه گناه و اشتباه زنبوردار، که بدون شک نتیجه کم کاری و بیمسئولیتی ما پژوهشگران، تصمیم گیرندگان و تجویز کنندگان در حوزه سلامت زنبورداری کشور بوده است!
ولی زاده بر این اعتقاد است: برای حفظ اندک جان باقیمانده زنبورهای عسل، زنبورداران و زنبورداری کشورمان ضروریست تا زودتر به خود آییم! اگر تصمیم گیرنده یا پژوهشگر حوزه سلامت زنبورعسل کشوریم، قبل از آنکه امنیت غذایی وطنمان بیش از این تهدید شود، از خواب غفلت بیدار شویم و طی “پایش ملی” علمی، اصولی و جامع، به شناسایی هرچه سریعتر عامل یا عوامل ایجاد کننده تلفات بحرانی ناشی از “لارومیری” و در نتیجه مبارزه و پیشگیری از آن بپردازیم و اگر هم زنبوردار هستیم، بیش از این اجازه سوءاستفاده به سودجویان و ناآگاهان را ندهیم و در حین مطالبه جدی شناسایی علمی دلیل این تلفات از مسئولان کشور، خود نیز با تغییر مسیر مدیریت سلامت زنبورستانمان، از سویی بیش از این متحمل فشار مالی ناعادلانه هنگفت و نابجا نشویم و از سوی دیگر به زنبورهای خود فرصت برگشت به وضعیت قابل قبول را بدهیم.
تجربه موفق تعامل گروهی در منع واردات سم زنبورکُش فیپرونیل ۸۰
لازم به ذکر است در سال گذشته نیز این عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشور به دعوت دکتر «خسرو شهبازی» ریاست سازمان جهاد کشاورزی استان آذربایجان غربی به بررسی میدانی علل تلفات بسیار وخیم در استان پرداخته بود. وی دلیل اصلی تلفات سال گذشته در زنبورستانهای آذربایجان غربی را علاوه بر “لارومیری”، مسمومیت شدید با سموم کشاورزی تشخیص داده بود که در ادامه پس از بازدید هیئتی از همکاران در سال قبل از آن متاسفانه به نتیجه رفع تلفات منجر نشده بود تا سرانجام در ادامه تلاشها، سم مهلک “فیپرونیل” به عنوان عامل ایجاد تلفات، شناسایی علمی شد و خوشبختانه در اندک زمانی، منجر به صدور نامه رسمی لغو مجوز واردات ” فیپرونیل ۸۰ ” به ایران گردید. البته ولی زاده بر این باور است که هرچند، موضوع مبارزه با تلفات زنبورعسل ناشی از سم فیپرونیل هنوز نیاز به ادامه به هدف رسیدن به قانون منع مجوز واردات تمامی غلظتهای این سم و از آن نیز مهمتر قانون منع مصرف تمام اشکال آن و نظارت بر اجرای این قوانین را دارد، اما همین قانون منع مجوز فعلی نیز خود پیروزی بسیار ارزشمند و امیدوار کننده ای برای جامعه زنبورداری است.
او با بیان اینکه پیرو تمام تلاشهای گروهی گرانبهای انجام شده در این رابطه از سوی زنبورداران استان آذربایجان غربی و به ویژه فداکاری مسئولان جهاد کشاورزی آن استان به ویژه شهرستان خوی، جای بسی امید و شادمانی است که تلفات زنبورعسل امسال با عامل سم فیپرونیل در استان آذربایجان غربی نسبت به سال گذشته کاهش بسیار قابل توجهی داشته، دلایل این کاهش را چنین برشمرد: نخست کاهش مصرف سم فیپرونیل در منطقه به دلیل نظارت جدی مسئولین و دوم به دلیل آگاهی و هوشیاری زنبورداران و عدم حضور در باغها و مزارعی که همانند سال گذشته از سم استفاده کرده بودند. کما اینکه مورد دوم، خود عاملی شد در نشان دادن اهمیت نقش زنبورعسل در گرده افشانی، زیرا در مناطقی از آذربایجان غربی که امسال به دلیل آلودگی به سم، زنبورداران از استقرار کلنی منصرف شدند، مقدار تولید و همینطور کیفیت محصولات کشاورزی به وضوح کاهش چشمگیری داشته است. فلذا، همین موضوع شاهدی عینی است بر اهمیت جدی گرفتن تلفات زنبورعسل و تهدیدی که تلفات ناشی از “لارومیری” بر امنیت غذایی کشورمان دارد.
ولی زاده ابراز امیدواری کرد: پس از امیدی که از پیروزی در موضوع جلوگیری از تلفات ناشی از مسمومیت سم فیپرونیل برانگیخته شده است با توان و انگیزه ای مضاعف انجام “پایش ملی” جهت شناسایی علمی، اصولی و جامع علل ایجاد “لارومیری” مطالبه عمومی شود تا کشورمان از خطر بزرگ تهدید جدی امنیت غذایی رهایی یابد.
سرویس خبری: دام و طیور و آبزیان