اهم اخبار

یادداشت/ ریشه‌های تاریخی مکانیزم‌های انحصارات شرکتی کشاورزی به قلم حسین شیرزاد

بدون دیدگاه

نویسنده: حسین شیرزاد ، تحلیل گر و دکترای توسعه کشاورزی

غذا منبع اصلی برتری انحصاری آمریکا برای نزدیک به یک قرن بوده است و مدتهاست ارزش غذا در دفاع از هژمونی جهانی ایالات متحده  جایگاه خود را در دکترین سیاست خارجی کشور پیدا کرده است. همانطور که “جان بلاک” وزیر کشاورزی اسبق ایالات متحده در سال ۱۹۸۰ بیان کرد، غذا می تواند به عنوان “بزرگترین سلاح” در روابط بین الملل مورد استفاده قرار گیرد. از نگاهی تاریخی، با توجه به یارانه های سخاوتمندانه ای که به مزارع که در طول رکود بزرگ اعطا شد، در اواسط دهه ۱۹۶۰ ایالات متحده به صادرکننده اصلی غلات در جهان تبدیل شد. در پاسخ، دولت ایالات متحده از طریق قانون عمومی ۴۸۰، که به عنوان برنامه غذا برای صلح نیز شناخته می شود، صادرات ارزان گندم و کمک های غذایی را افزایش داد. در این دهه ، برنامه غذا برای صلح که توسط “جورج مک گاورن” اداره می شد، یکی از تلاش های دولت کندی برای مقابله با کمونیسم در جهان سوم بود و به کشاورزان آمریکایی در یافتن بازارهای خارجی نیز کمک می کرد.  از هر ۴ تن ذرت و گندم صادر شده در سطح جهان، ۱ تن از مزرعه ای در ایالات متحده صادر می شود، از دهه ۱۹۷۰، یارانه های کشاورزی هسته اصلی سیاست های رونق کشاورزی ایالات متحده بوده است چنانکه بین سال‌های ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۳، حدود ۱۰ درصد از هولدینگ‌های کشاورزی ایالات متحده با دریافت ۷۲ درصد از کمک‌های دولتی، انحصار خود را تثبیت کردند. در حقیقت، جریان اصلی سیستم کشاورزی-غذایی آمریکا برای کمک به انباشت سرمایه توسط نیروهای هژمونیک داخلی ماهیتی فراملی گرفته است.این شرکتهای بزرگ، با بهره مندی از کاهش ارزش دلار در پی فروپاشی سیستم “برتون وودز”، یعنی ADM، Bunge، Cargill  و Dreyfuss، با همکاری شرکت های تولید مواد شیمیایی و تکثیر بذر مانند DowDuPont و Monsanto، و امضای قراردادهایی با دولتها یا کشاورزان کشورهای در حال توسعه، جهت تهیه بذر و کود برای آنها و خرید غلات شان به قیمت قرارداد، تسلط جهانی را به دست آورد. در واقع آنها با دیکته کردن تولید، فرآوری و تجارت غلات، سهم بزرگی از سود را تضمین کردند. در سال ۲۰۲۲ گروه Syngenta، Bayer، BASF و Corteva نیمی از بذور تجاری جهان و ۶۲ درصد از بازار آفت کش های جهان را در اختیار داشتند. همچنین این چهار شرکت، بیش از ۴۴ درصد از بازار جهانی ماشین آلات کشاورزی را نیز در اختیار دارند. بزرگترین شرکت ماشین آلات کشاورزی جهان، Deere & Co، ۱۸٪ از بازار را کنترل می کند. ادغام بین غول های کالاهای کشاورزی Viterra و Bunge  و معامله ای۳۴ میلیارد دلاری  که از نظر اندازه در دنیای کشاورزی بی سابقه است و شرکت جدید را به اندازه ADM و Cargill نزدیکتر می کند، نمونه دیگری است. کنترل موذیانه روی بازار و شیوه های کشاورزی که توسط شرکت های تولید بذر،کود، سموم و مکانیزاسیون انجام می شود، نمونه ای از این است که چگونه بازیگران قدرتمند در سیستم کشاورزی-غذایی سود را بر محیط زیست و سلامت ترجیح می دهند. اجازه دادن به شرکت‌ها برای بزرگ شدن و وابستگی دولت‌ها به آنها، قدرت شرکت‌ها را بیشتر تقویت کرده است. در سرتاسر اتحادیه اروپا، سیاستگذاران اتحادیه اروپا به همان بازیگرانی که باید نظارت کنند گوش می دهند و شرکتها روایت های خود را درونی کرده و به دولتها این روایت ها را میفروشند. بنابراین آسیب های اجتماعی ناشی از قدرت متمرکز بازار ناشی از هیچ ادغام، اکتساب یا سرمایه گذاری مشترک نیست. خطرات ناشی از “تجمع انباشته قدرت بازار” است. علاوه بر این، چندین به اصطلاح “انقلاب” متوالی که توسط ایالات متحده آغاز شد به راحتی طناب وابستگی را محکم کرد. به عنوان مثال، «انقلاب سبز» بذرهای هیبریدی را با نرخ تکثیر پایین و کودهای شیمیایی به کشورهای در حال توسعه صادر کرد و “انقلاب ژن” کشاورزان را مجبور کرد که سالانه مبلغ زیادی را برای خرید بذرهای تراریخته از شرکت های آمریکایی بپردازند. در سیستم جهانی شده کشاورزی-غذایی قرن بیست و یکم، مزارع محصولات دستکاری شده ژنتیکی به طور قابل توجهی در سراسر جهان افزایش یافته است که با استدلال هایی مانند امنیت غذایی و تغذیه جمعیت جهان توجیه می شود. در برزیل، ارگانیسم‌های اصلاح‌شده ژنتیکی (GMOs) به‌رغم مقاومت مستمر، بدون شک به‌عنوان یک نوع هژمونیک از کشاورزی بازارمحور تثبیت شده‌اند. انحصار به ایالات متحده این امکان را داد که به راحتی از هر بحران غذایی سودهای کلانی به دست آورد. بطور مثال، در سال ۱۹۷۳، تغییرات شدید اقلیمی، کاهش زمین‌های زیر کشت و بحران نفت، عرضه جهانی غلات را کاهش ‌داد و قیمت های جهانی کالاهای کشاورزی به بالاترین حد خود رسید ، در آن دوره زمانی، اتحاد جماهیر شوروی چندین سال خشکسالی و شکست محصول را در ۱۹۷۱-۱۹۷۲ تجربه کرد. تخمین زده می شد که اتحاد جماهیر شوروی حدود ۷۰۰ میلیون بوشل کمبود غلات داشته باشد.  شوروی دچار بحران غذا شد و مقرر گشت تا معامله نفت در برابر غلات بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی سابق صورت پذیرد.  در آن زمان، ۹۵ درصد از ذخایر غلات جهان تحت کنترل شش شرکت چندملیتی کشاورزی  و مقر آنها در ایالات متحده بود. ایالات متحده با بهره‌برداری از تسلط خود بر عرضه جهانی غلات و فروش ۳۰ میلیون تن غلات به شوروی، و حدود ۱۴ درصد ذخیره‌سازی جهانی، هم نفت ارزان قیمت و هم درآمد عظیمی از صادرات غلات به دست آورد و بقیه جهان را وادار به پرداخت بحران هزینه غذا کرد. دولت نیکسون و وزارت کشاورزی آمریکا با احساس فرصتی برای افزایش صادرات و بهبود روابط با دشمن جنگ سرد خود، قراردادی را برای اتحاد جماهیر شوروی برای خرید غلات از شرکت‌های صادرکننده ایالات متحده تنظیم کردند. مجددا شوروی با یک قرارداد چند ساله موافقت کرد و ایالات متحده در سال ۱۹۷۲ حدود ۴۳۴ میلیون بوشل گندم، ۲۵۵ میلیون بوشل دانه خوراکی و ۳۷ میلیون بوشل دانه سویا فروخت. در آن زمان این بزرگترین فروش غلات در ایالات متحده محسوب می شد. این معامله ذخایر غلات را خالی کرد و قیمت ها را افزایش  داد.  در سالهای بعد قیمت گندم دو برابر و قیمت ذرت سه برابر شد.این افزایش قیمت ها همزمان با تغییر سیاست کشاورزی از سوی دولت نیکسون بود. در نقش هژمونیک ایالات متحده در طول جنگ سرد ، یک استراتژی عمده آزادسازی تجارت جهانی کالاهای تولیدی، به ویژه از طریق موافقتنامه عمومی تعرفه ها و تجارت (GATT)  بود. در نیمه دوم قرن بیستم، توسعه کشاورزی به شدت با ظهور تضاد جنگ سرد، زمینه ها و برنامه های ژئوپلیتیکی خاص آن و همچنین دیدگاه های فرهنگی و علمی آن دوره درگیر شد و دهقانان آسیایی، آمریکای لاتین و تا حدی آفریقایی هدف برنامه های توسعه و کمک چندجانبه و دوجانبه قرار گرفتند. از آغاز قرن بیست و یکم، نیز مازاد عرضه دلار آمریکا، بازار غلات را برای جذب نقدینگی مازاد دلار، مالی کرده است. در نتیجه، قیمت مواد غذایی هر از چند گاهی به شدت نوسان داشته است. با رضایت دولت ایالات متحده، سرمایه داری مالی بین المللی با غول های کشاورزی همکاری کرده است تا در هنگام خرید غلات، درگیر سفته بازی شود.  پیوند غذا و هژمونی پولی ایالات متحده با موفقیت به صادرات تورم داخلی و انتقال بحران دلار به سمت کشورهای در حال توسعه که به شدت به واردات غلات متکی هستند کمک کرده است. مانند سال ۲۰۰۸، دور اخیر افزایش قیمت مواد غذایی در اوایل سال ۲۰۲۰ زمانی آغاز شد، که فدرال رزرو ایالات متحده برای تحریک رشد داخلی به یک سیاست پولی انبساطی متوسل شد. در حالی که سیاستمداران غربی مشتاق هستند که درگیری در اوکراین را به عنوان دلیل افزایش اخیر قیمت گندم مقصر بدانند، اما واقعیت آن است که سفته بازی های مالی غیرقانونی نیز در این امر نقش دارند “حداقل از ۱۰ تا ۲۵ درصد قیمت”، توسط سفته بازی های غیرقانونی تعیین می شود. سوء استفاده از تحریم هایی که تجارت مواد غذایی را هدف قرار می دهد به شکلی پنهان توسط ذات انحصارگری آمریکا دنبال میگردد.  در ۲۸ ژوئیه ۲۰۲۲، “ند پرایس”، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، در پاسخ به سوالی درباره توافق غلات امضا شده توسط اوکراین، روسیه، ترکیه و سازمان ملل از روسیه خواست تا این توافق را اجرا و محاصره اوکراین را به سرعت لغو کند. با این حال، چیزی که او به آن اشاره نکرد، تأثیر مخرب تحریم‌های آمریکا بر صادرات غلات روسیه بود. در اواسط ماه مه، ایالات متحده به ۱۴ کشور، عمدتاً در آفریقای خشکسالی و برخی از آنها با قحطی احتمالی، هشدار داد که از روسیه گندم نخرند. کنگره هم بواسطه ” تصویب قانون مقابله با فعالیت های بدخیم روسیه در آفریقا” حتی آنها را با تحریم های ثانویه تهدید کرد تا اشکال جدیدی از انحصار را بیافریند. البته در سال ۲۰۲۴ چشم انداز ابتکارات دیجیتال جدید در غذا و کشاورزی (کشاورزی) بسیار گیج کننده تراست. کشاورزی هوشمند انطباق Industry 4.0 با کشاورزی بعنوان پارادایم مسلط پذیرفته شده و  راه حل های کشاورزی دیجیتال با استفاده از ماشین آلات مدرن هوش مصنوعی و ابزارهای کامپیوتری به سرعت در حال تغییر صنعت کشاورزی هستند. تصمیم‌گیری می‌تواند با “داده‌های راه‌حل‌ محور” کشاورزی دیجیتال کارآمدتر باشد و بهره‌وری کلی مزرعه را بهبود بخشد و بی تردید کشاورزی دیجیتال بخش مهمی از روندهای agtech در سال های پیش رو خواهد بود. به عنوان مثال، پلتفرم دیجیتال «Field View» Bayer، بیش از ۸۷٫۵ میلیارد نقطه داده را از ۱۸۰ میلیون هکتار زمین کشاورزی در ۲۳ کشور استخراج نموده و آن را به سرورهای ابری مایکروسافت و آمازون منتقل می کند. هولدینگ « Deere»، بزرگترین شرکت ماشین آلات کشاورزی جهان، اکنون بیشتر از مهندسان مکانیک، مهندسان نرم افزار استخدام می کند. واضح است که ” Big Tech” به شدت با تولید مواد غذایی صنعتی درگیر شده است. این یافته ها ، اهمیت انحصار در داده های استخراج شده از طریق فناوری های دیجیتال  را نشان میدهد و درک این واقعیت که داده ها اکنون خود یک کالا هستند و سرفصل انحصارات دیجیتال در دنیای کشاورزی و غذا گشوده شده است و هر بخش از زنجیره تامین غذایی صنعتی در حال تبدیل شدن به یک شرکت دیجیتالی است. البته شکل های جدیدی از انحصار در دنیای کشاورزی از طریق پدیده “سهام افقی” توسط شرکت های سهام خصوصی و مدیریت دارایی با پیچیدگی بیشتر اخیرا رواج گرفته است. سهامداری افقی عبارت است از تملک دارایی در شرکت های متعددی که قرار است با یکدیگر رقابت کنند اما در صورت داشتن مالکان مشترک بعید است که با یکدیگر رقابت کنند. این نوع سهامداری باعث ایجاد «انحصارطلبی های درهم تنیده در دنیای غذا» شده است. در حال حاضر، «سه شرکت بزرگ»، استریت، ونگارد، و بلک راک، شرکت‌های مدیریت دارایی پیشرو هستند که چنین سهام افقی را در تجارت‌های مختلف کشاورزی که به صورت عمومی معامله می‌شوند، انجام می‌دهند. به عنوان مثال، این سه شرکت در مجموع بیش از ۲۰ درصد از سهام شرکت های غول پیکری مانند پپسیکو، تایسون، ADM، کورتوا، موزاییک و کروگر را در اختیار دارند. آنها همچنین دارای ۱۶٫۷۶ درصد سهام Deere و ۱۰٫۱۶ درصد سهام در Walmart هستند. شاید در نگاه اول اینگونه بنظر برسد که تمرکز بازار نسبتاً کم است و ممکن است رقابت سالمی در جریان باشد، اما رقابت واهی است زیرا تأثیر سهامداران افقی تا حد زیادی نامرئی است. به عبارت دیگر، تنظیم‌کننده‌ها و سیاست‌گذاران ضد انحصار در شناسایی انحصارطلبی‌های به هم پیوسته ناکام هستند. در نتیجه تلاش ها برای سرکوب اقدامات ضد رقابتی کمرنگ می شود. نزدیک به ۶ دهه نئولیبرالیسم آمریکایی تولید غذا را جهانی کرده و الگوهای سرمایه داری توسعه نابرابر را با خود به همراه آورده است. سیاست های بین المللی مانند سیاست مشترک کشاورزی (CAP) که توسط کشورهای غربی ایجاد شده است، مستقیماً با استعمار نو تلاقی می کند و شکاف بین کشورهای توسعه یافته غربی و جنوب جهانی را تداوم می بخشد. امروزه، تجارت کشاورزی خصوصی شده است که تحت سلطه شرکت های بزرگی مانند Cargill و Bunge متعلق به ایالات متحده است، طی چند سال گذشته، ادغام شرکت‌های بزرگ تجارت کشاورزی، انحصار کنترل بر بازار را ایجاد کرده است، به طوری که ۸۷ درصد از خریداران ذرت تنها توسط سه شرکت تشکیل شده‌اند این به آنها این فرصت را می دهد تا قیمتی را که به کشاورزان می دهند به حداقل و در عین حال قیمتی را که به دامداران می فروشند به حداکثر برسانند و سودهای کلانی را به دست آورند.

سخن آخر اینکه؛ یکی از محرک های اصلی پارادایم کشاورزی صنعتی مسلط، همراه با بحران های به هم پیوسته ای که با آن مواجه هستیم، نظام اقتصادی سرمایه داری نئولیبرال است. این سیستم تمایل درونی دارد تا قدرت، ثروت و منابع را در دستان شرکتهای کمتر و کمتری متمرکز کند که درقبال جامعه یا طبیعت پاسخگو نیستند. این منجر به رژیم غذایی فعلی شرکت ها شده است. کسب‌وکارهای مواد غذایی، مانند سایر نهادهای بخش خصوصی که نیاز به فروش محصولات دارند، در یک رژیم ناپایدار و رشد‌محور محبوس شده‌اند که اساس آن مصرف‌گرایی است. پدیده گسترش جهانی سوپرمارکت های زنجیره ای به شرکت های چند ملیتی که از دهه ۱۹۹۰ خود را در بازارهای کشورهای در حال توسعه تثبیت کردند، محصول رژیم غذایی تجاری-صنعتی است. کشاورزی امروزه به عنوان یک بازار بین المللی صنعتی عمل می کند که تحت سلطه سرمایه داری جهانی است و بر این اساس با رشد ناپایدار مواجه است.بعنوان مثال، مصرف جهانی گوشت طی ۵۰ سال گذشته چهار برابر شده است و پیش بینی می شود که در دهه آینده ۸۰ درصد بیشتر شود زیرا کشورهای در حال توسعه به طور فزاینده ای انتخاب های رژیم غذایی خود را غربی می کنند. از سال ۲۰۲۳ مشخص شده که کشش ژئواکونومیک شرکت های فراملیتی در حال سازماندهی مجدد مرزهای سرزمینی است و هژمونی زیستی شرکت های چندملیتی کشت و کار بدون توجه به جهت گیری سیاسی احزابی که در طول زمان حکومت می کردند، در بسیاری از کشورها غالب بوده و هست. زیرا کشاورزی صنعتی کنترل خود را بر رژیم‌های غذایی، گونه‌ها و سلامت سیاره‌ها، فرآیندهای نوآوری، مهاجرت و جابجایی انسان، و انحصار شرکت‌ها از طریق کالایی سازی، مالی‌سازی و دیجیتالی‌سازی عمیق‌تر کرده است. دستیابی پایدار به هدف امنیت غذایی جهانی یکی از بزرگترین چالش های قرن بیست و یکم است.اما سیستم غذایی فعلی در برآوردن نیازهای مردم ناتوان است و در عین حال تأثیرات گسترده ای بر محیط زیست می گذارد و رفاه انسان را از طرق مهم دیگر تضعیف می کند.لذا به طور فزاینده‌ای آشکار می‌شود که برای تضمین آینده‌ای عادلانه‌تر و پایدارتر، به تغییری عمیق در نحوه زنجیره تامین و تولید، توزیع و مصرف مواد غذایی نیاز داریم.

بعدی

نوشته های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *