نویسنده: حسین شیرزاد ، تحلیل گر و دکترای توسعه کشاورزی
تجارت جهانی غذا بخشی جدایی ناپذیر از سیستم غذایی است و نقش مهمی در امنیت غذایی ایفا می کند. تکامل الگوهای تجارت جهانی غذا و پیامدهای آن برای امنیت غذایی مبتنی بر دینامیک شبکه پیچیده ای از کشورهای متعامل موسوم به شبکه تجارت جهانی غذا (FTN) میباشد. تایج آخرین اندیشکده های بین المللی حکایت از آن دارد که اولا، روابط تجارت مواد غذایی افزایش یافته است و FTN جهانی به طور فزایندهای پیچیده، کارآمد و فشردهتر شده است. دوم اینکه جوامع جهانی در تجارت مواد غذایی باثبات تر شده اند و شبکه تجارت از “تک قطبی” به “چند قطبی” تکامل یافته است و سوم آنکه در طول دوره تقریبا ۳۰ ساله، کشورهای صادرکننده اصلی پایدار و متمرکز بوده اند، در حالی که کشورهای واردکننده اصلی نسبتا پراکنده هستند. شبکه تجارت مواد غذایی که به طور فزاینده پیچیده تر می شود، دسترسی به غذا و تنوع غذایی را بهبود می بخشد. با این حال، سیستم تجارت مواد غذایی به رهبری چندین کشور بزرگ، آسیب پذیری سیستم های غذایی برخی کشورها را افزایش داده و عوامل ناامنی مانند بلایای طبیعی جهانی و بی ثباتی سیاسی را به همراه دارد. بنابراین به پیشنهاد اندیشکده های بین المللی، لازم است تا برای حصول به امنیت غذایی برای محافظت از بازار تجارت جهانی غذا، نهادهای مستقلی برای رسیدگی به ریسک های متعدد و ارتقای امنیت غذایی جهانی ایجاد شود. چون امنیت غذایی یک چالش جهانی در دهه های آینده خواهد بود و از سویی عرضه جهانی غذا به دلیل افزایش جمعیت، تغییرات رژیم غذایی و افزایش نیاز به سوخت زیستی تحت فشار افزایش تقاضای بیشتر قرار خواهد گرفت، اگرچه جهان در تولید مواد غذایی به نتایج قابل توجهی دست یافته است، اما عرضه مواد غذایی به دلیل رقابت فزاینده برای منابع زمین و آب و همچنین تأثیر تغییرات آب و هوای جهانی دارای برخی عدم قطعیت های جدی است.
با گسترش و تعمیق جهانی شدن، به طور گسترده ای اهمیت تجارت جهانی غذا برای امنیت غذایی شناخته شده است. البته با سفر غذا در مسافت های بزرگتر در دنیای مدرن، اغلب نگرانی های مربوط به ایمنی غذا مطرح می شود. اما این امر منجر به افزایش تعداد عواملی که دارای مسئولیت و پاسخگویی در سیستم غذایی بین المللی هستند، گردید. لذا، با توجه به جهانی شدن صنعت غذا، نگاه به سیستم غذایی از منظر جهانی و شناسایی و رسیدگی به تمامی عوامل مرتبط با سیستم غذایی و مقررات سختگیرانهتر و دقیقتر الزامی گردید. بنابراین، تاثیر جهانی شدن بر ایمنی مواد غذایی نیز غیر قابل انکار است. زیرا عواملی که در جهانی شدن نقش داشتند به تقویت چارچوب مفهومی مورد نیاز برای ایمنی مواد غذایی نیز کمک کردند. از آنجایی که مواد غذایی را نمیتوان در مسافتهای طولانی حمل کرد یا برای مدت طولانی ذخیره کرد، بتدریج سرمایهگذاری در بخش نگهداری مواد غذایی انجام شد. روشهای اولیه نگهداری مواد غذایی شامل خشک کردن بود. این روش حتی در دوران باستان نیز شناخته شده بود. تخمیر و پاستوریزاسیون پیشرفت های بعدی در نگهداری مواد غذایی بودند . پس، عواملی که در جهانی شدن صنایع غذایی نقش داشتند مانند انتقال از بازارهای محلی به جهانی و حمل و نقل محصولات غذایی و انقلاب کانتینری در فواصل طولانی نقش عمده ای در توسعه مفهوم ایمنی مواد غذایی مانند پروتکل های استاندارد ایمنی غذایی مانند مقررات (EC) شماره ۲۰۷۳/۲۰۰۵ در بریتانیا (آژانس استانداردهای غذایی، ۲۰۰۵) و قانون مدرنیزاسیون ایمنی مواد غذایی (FSMA) در ایالات متحده (سازمان غذا و دارو، ۲۰۱۵) ایفا کردند. جهانی شدن منجر به تقاضای جهانی برای انواع محصولات غذایی شد و در نتیجه زنجیره های تولید، توزیع و مصرف مواد غذایی پیچیده تر و کامل تر شدند. از آن طرف نیز سیاست های ایمنی غذا به جهت دهی به سیستم های غذایی محلی، منطقه ای، ملی و جهانی کمک نمود. این سیاستها در نتیجه تعامل بین مجموعهای از ذینفعان و ذی مدخلان در شبکه جهانی غذا شکل گرفت. کشورهای بیشتر و بیشتری از دکترین ” خودکفایی” به دکترین “مشارکت در تجارت جهانی غذا” تغییر راهبرد دادند و موانع جغرافیایی-فنی به دلیل توسعه فناوریهای حملونقل ، تسهیل مقررات گمرکی، ایجاد بازارهای مشترک، اتحادیه های گمرکی، پیمان های منطقه ای، تاسیس مناطق آزاد و ویژه تجاری و تحولات دیجیتال دیگر مانعی برای “تجارت آزاد غذا” نبود. اگرچه تخصیص منابع ، سطوح تولید و مصرف مواد غذایی در بین کشورها متفاوت است، اما امروزه تجارت جهانی به روشی عالی برای تنظیم مناسبات و ارتباط بین عرضه و تقاضا و کمک به استفاده پایدار از منابع پایه تبدیل شده است . با این حال، تجارت جهانی غذا نتوانسته کشورها را در معرض خطرات عرضه خارجی به دلیل افزایش وابستگی متقابل امنیت غذایی بین کشورها قرار ندهد و پورتفوی ریسک متنوع همچنان به گونه ای قوی وجود دارند که فی الحال تنظیمات نهادهای تجاری و روابط بین آنها پروتکل های بین المللی یک سیستم تجارت جهانی مواد غذایی را تشکیل داده اند. بنابراین، روشن شدن وضعیت و وابستگی متقابل کشورهای مختلف در این تجارت جهانی و شناسایی منبع ریسکهای عرضه خارجی از منظر شبکه تجارت غلات مفید و مهم است. لذا در یک دهه گذشته، جهان شاهد تجزیه و تحلیل الگوهای تجارت جهانی غذا و تکامل شبکه، موضوع تعدادی از مطالعات بوده است. این اندیشکده ها ساختار زیربنایی روابط تجارت مواد غذایی را برای درک خطرات بالقوه امنیت غذایی بررسی می نمایند و عمدتاً بر ارزیابی پایداری و انعطافپذیری سیستم تجارت مواد غذایی تحت شرایط مختلف تمرکز دارند. آنها انتقال شوک و پیشبینیهای پویا تابآوری در برابر شوک را بررسی مینمایند تا برای پاسخهای بهتر در آینده آماده شوند.. یکی ازچند موضوعات مهم در شبکه جهانی غذا، بررسی ویژگیهای تجارت جهانی غذا از منظر رفتار رقابت پذیری ، ردیابی آلایندهها و شباهتها در مقررات ایمنی مواد غذایی است. اخیرا،محققان بین المللی تحلیل های عمیقی از عوامل موثر بر امنیت غذایی از جمله نقش تجارت جهانی غذا انجام داده اند در آخرین متدولوژی بکار گرفته شده توسط این اندیشکده ها ، الگوها و تغییرات تجارت مواد غذایی را از منظر یک شبکه پیچیده مورد بحث قرار داده اند. بطوریکه تجارت جهانی مواد غذایی پیچیده را می توان به عنوان یک ساختار شبکه ای انتزاع کرد. هر کشوری در این شبکه تحت تأثیر سایرین قرار می گیرد و عوامل ناپایدار در شبکه نیز به خطرات بالقوه ای برای امنیت غذایی تبدیل می شوند. در میان انواع محصولات کشاورزی؛ گندم، برنج و ذرت مهمترین غلات در زمینه رژیم غذایی جمعیت در سراسر جهان هستند. آنها به عنوان یک غذای اصلی به طور گسترده در سراسر جهان تولید، مصرف و تجارت می شوند و هر ساله حجم زیادی از واردات یا صادرات گندم، برنج و ذرت در جهان مبادله میگردد. از نظر محتوای کالری اندازه گیری شده، آنها نزدیک به ۵۰ درصد از رژیم غذایی جهانی را تشکیل می دهند. بنابراین، تبیین جریان تجارت گندم، برنج و ذرت را میتوان به عنوان نماینده تجارت بین المللی غلات انتخاب کرد. در این یادداشت ضمن بررسی اجمالی الگوها و تحولات تجارت جهانی غلات ، الگوهای فضایی تجارت جهانی غذا و نحوه تغییرات آنها تحلیل می کنیم.
در سال ۱۹۹۲، زمانی که اتحاد جماهیر شوروی منحل شد و جنگ سرد پایان یافت. چین، فورماسیون اقتصاد بازاریا سوسیالیسم بازار را ایجاد کرد تا خود را بیشتر در سیستم تجارت جهانی ادغام کند. در واقع، رونق اقتصادی در آسیای جنوب شرقی، گسترش بازار جهانی را در سالهای اولیه قرن بیست و یکم سرعت بخشید. حتی صنعتی شدن سریع این قاره در صنعت نمایشگاه های تجاری نیز منعکس شده بطوریکه در حال حاضر برخی از بزرگترین نمایشگاه های مواد غذایی در کشورهای آسیایی برگزار می شود که چین بر بازار آن مسلط است. الگوهای سیاسی و اقتصادی جهان از سال ۱۹۹۲ به طور قابل توجهی تغییر کرد. بنابراین، دادههای مقدار واردات سالانه غلات برای ۱۹۰ کشور از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۱۸ قابل ردیابی است. در واقع با پایان جنگ سرد، چشم انداز سیاسی جهانی از مخالفت «دو قطبی» به چند قطبی شدن تبدیل شده است. جهانی شدن اقتصادی به صورت همه جانبه شتاب گرفته و ادغام منطقه ای نیز سرعت یافته است. در سال ۱۹۹۴، سازمان تجارت جهانی تأسیس شد که به توسعه بیشتر جهانی شدن اقتصادی کمک کرد. اتحادیه اروپا، منطقه تجارت آزاد آمریکای شمالی، انجمن کشورهای جنوب شرقی آسیا و سایر سازمان های منطقه ای شروع به ایجاد یا تقویت همکاری کردند. بنابراین، الگوی خوشه ای از سال ۱۹۹۴ در صحنه تجارت بین الملل نمایان شد. واضح است که شبکه تجارت جهانی غذا به طور فزاینده ای پیچیده است و کشورها به یکدیگر وابسته هستند . بررسی داده ها نشان داده که از سال ۱۹۹۴ تا ۲۰۱۸، تعداد شرکت کنندگان از ۱۴۳ به ۱۸۹ کشورافزایش یافته و پیوندها در FTN جهانی روند صعودی قابل توجهی ، تقریباً سه برابر افزایش یافته است. کشورهای بیشتری در تجارت مواد غذایی شرکت می کنند و ساختار شبکه تجارت جهانی پیچیده تر د سخت تر و کارآمدتر شده است. البته ناهمگونی FTN جهانی بین سالهای ۱۹۹۴ تا ۲۰۱۸ به طور مداوم قابل توجه بود. در سال ۲۰۱۸،حدود ۲۰ کشور برتر از نظر شدت گره، حدود ۵۰ درصد از کل پیوندهای تجاری کشورهای شرکتکننده را تشکیل میدهند. به طور کلی، تجارت جهانی مواد غذایی طی سه دهه گذشته از «تک قطبی» به «چند قطبی» تبدیل شده است کاهش کنترل توسط قدرت های سنتی مشهود است. شکاف تجاری بین جوامع مختلف کاهش یافته است. الگوی تجارت جهانی غلات گسسته و نامتعادل که تحت سلطه ایالات متحده بود، به تدریج به یک الگوی متعادل با ایالات متحده، روسیه، هند، فرانسه و سایر مراکز تبدیل شد. میزان کشورهای زیر گره و تجارت بلوک به شدت افزایش می یابد. حجم تجارت عمدتاً در قاره آمریکا، اروپا، آسیای شرقی و کشورهای آسیای جنوب شرقی توزیع می شود و همچنان در حال گسترش است. از سال ۱۹۹۴ تا ۲۰۱۸، الگوی جامعه تجارت جهانی غذا با جان سختی نسبتاً ثابت بود. ایالات متحده همیشه در جایگاه اصلی این شبکه قرار داشته است و جامعه این شبکه همواره بیشترین حجم تجارت را داشته اند. کشورهای اروپایی به دلیل موقعیت جغرافیایی متمرکز، سنتهای تجاری و پیشزمینههای نهادی مشابه، روابط تجاری مکرر و پایداری با یکدیگر برقرار کردهاند. با مشارکت گسترده کشورهای آسیای جنوب شرقی و کشورهای آمریکای جنوبی، جوامع تحت سلطه کشورهای توسعه یافته به تدریج از میزان تجارت خود کاسته شده است. برزیل و آرژانتین به عنوان تولیدکنندگان اصلی غلات، بلوک های تجاری بین قاره ای را با بسیاری از کشورها تشکیل داده اند و ارتباطات گسترده ای با کشورهای آسیایی، اقیانوسی و آفریقایی ایجاد کرده اند. وضعیت رو به رشد کشورهای آسیایی در FTN جهانی الگوی متمرکز بر قاره آمریکا و کشورهای اروپایی را تغییر داد. آسیا همچنین یک گروه با تراکم نسبتاً واضح تشکیل داده است و ارتباطات تجاری بیشتری با کشورهای آفریقایی دارد. یک ویژگی قابل توجه از تغییرات در عضویت این جامعه با کشورهای آفریقایی که به طور فزاینده ای در هر جامعه شرکت می کنند، وجود دارد. در تحلیل موقعیت های کشورهای اصلی باید صریحا عنوان نمود که در طول دوره تقریباً ۳۰ ساله، کشورهای اصلی در تجارت بین المللی غذا نسبتاً ثابت بوده اند، اما وضعیت تجاری آنها تا حدی نوسان داشت. ۱۰ کشور برتر شامل ایالات متحده آمریکا و کانادا در آمریکای شمالی آرژانتین و برزیل در آمریکای جنوبی، فرانسه و ایتالیا در اروپا و تایلند، چین، هند و پاکستان در آسیا هستند. این کشورها از نظر تجارت صادرات مواد غذایی دارای کنترل قوی تر و مزیت نسبی بیشتری هستند. آنها با ایجاد پیوندهای تجاری با کشورهای بیشتر، بازارها را متنوع کرده و توانایی خود را برای اجتناب از ریسک افزایش داده اند. ۱۰ کشور برتر از منظر تعداد شرکا عبارتند از: ایالات متحده آمریکا و کانادا در آمریکای شمالی، و بریتانیا، هلند، بلژیک، آلمان، فرانسه، ایتالیا و اسپانیا در اروپا و آفریقای جنوبی ؛ این کشورها دارای طیف گسترده ای از شرکای تجاری هستند، بنابراین می توانند با پراکندگی کشورهای مبدا واردات و کاهش وابستگی وارداتی خود به یک کشور، از خطرات تجاری جلوگیری کنند. شایان ذکر است که ایالات متحده آمریکا همواره در شبکه تجارت واردات و صادرات جایگاه مرکزی دارد که نشان دهنده توانایی قوی آن در کنترل تجارت جهانی مواد غذایی است. این شبکه تجاری بسیار متمرکز است و واردکنندگان و صادرکنندگان عمده مواد غذایی در فضای جغرافیایی جابجا شده اند، ۱۰ کشور برتر ۸۰ درصد از صادرات جهانی غذا را به خود اختصاص داده اند. در سال ۱۹۹۲، ۱۰ کشور برتر شامل ایالات متحده آمریکا و کانادا، در آمریکای شمالی، آرژانتین، در آمریکای جنوبی، فرانسه و بریتانیا، در اروپای غربی، تایلند و چین، در آسیا و غیره بودند. در سال ۲۰۱۸، توزیع فضایی مقدار تجارت متوازن بود و آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، اروپا، آسیا و اقیانوسیه به طور مساوی تقسیم شدند. بتدریج مرکز صادرات به آمریکای جنوبی منتقل شد. نیروگاه های سنتی صادرات غذا در اروپا جای خود را به نیروگاه های تازه واردی مانند روسیه و اوکراین داده اند. از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۱۸، توزیع فضایی واردات تجاری با تغییرات ثابتی همراه بوده است. در سال ۱۹۹۲، کشورهای دارای تحرک بالای تجاری عمدتاً روسیه، ایتالیا و هلند در اروپا، ژاپن و کره جنوبی در آسیا، برزیل در آمریکای جنوبی و مصر و الجزایر در آفریقا بودند. در سال ۲۰۱۸، مکزیک بزرگترین واردکننده غلات شد، در حالی که سایر واردکنندگان بزرگ تغییر چندانی در واردات خویش نداشتند. برخی از کشورهای واردکننده بزرگ، وابستگی بالایی به واردات دارند، بنابراین عدم قطعیت عرضه مواد غذایی خارجی منجر به خطرات امنیت غذایی بالاتری میشود.صادرات نیز با پیروی از روند تقاضای جهانی به سرعت در حال تغییر است.رهبران سنتی صادرات مانند ایالات متحده آمریکا (ذرت، سویا و گندم) و اتحادیه اروپا (محصولات لبنی) به سرعت در حال از دست دادن سهم بازار هستند. در برخی موارد، آنها حتی موقعیت غالب خود را به کشورهای در حال توسعه مانند برزیل (سویا و ذرت) و کشورهای گروه Cairns واگذار می کنند. در واقع، صادرات غیر گرمسیری در حال حاضر تحت تسلط دومی است و به طور کامل بازار بین المللی مواد غذایی را تغییر می دهد. به بهترین وجه در آخرین نسخههای نمایشگاه ها و اکسپوهای بزرگ تجارت مواد غذایی به نمایش گذاشته میشود.
زنجیره تامین مواد غذایی یک ساختار چند لایه با تعاملات متعدد در سراسر و در سطوح سلسله مراتبی در سراسر سیستم غذایی است. سیستم های غذایی به هم پیوسته جهانی نقش عمده ای را در جامعه مدرن برای مهار زنجیره های تامین پیچیده متعدد ایفا می کنند. جهانی شدن شبکه های غذایی سطح بی سابقه ای از پیچیدگی را به سیستم جهانی غذا وارد کرده است. این نه تنها مزایای قابل توجهی را به همراه داشته است، بلکه خطرات سیستماتیک را نیز به دلیل ارتباط متقابل بین سطوح سیستمی، به همراه داشته است. چنانکه اختلالات در یک نقطه از سیستم منجر به انعکاس هایی در قالب اثرات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در سراسر سیستم می شود. از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۱۸، تعداد ۶ جامعه تجارت جهانی غذا شناسایی شده و این الگو مورد تایید اندیشکده های غربی میباشند این جوامع تجارت جهانی مواد غذایی تا کنون پایدار بودند. البته برخی از محققین نیز معتقدند که طی ۴۰ سال گذشته تعداد جوامع از ۴ تا ۷ در نوسان بود.
اولین جامعه؛ “جامعه تجارت مواد غذایی ایالات متحده آمریکا”، با بیشترین میزان تجارت، شامل آمریکا و واردکنندگان پیرامون آن شامل ۳۵ کشور یا منطقه است که عمدتاً در آمریکای شمالی، آسیای شرقی و آمریکای مرکزی توزیع شده اند و حدود ۴۰ درصد از مقدار تجارت را در بین همه کشورها تشکیل می دهند. آمریکا مهمترین گره در این جامعه است که روابط تجاری صادراتی غنی و بزرگی با اعضای زیرمجموعه مانند ژاپن، مراکش و کانادا دارد. این جامعه یک ساختار شبکه ای را ارائه می دهد. دومین جامعه بزرگ، “جامعه اوکراین-آلمان( UKR–ESP) ” است که متشکل از ۶۲ عضو است که عمدتاً در اروپا و آسیا توزیع شده اند و حدود ۲۸٪ از میزان تجارت را در بین همه کشورها را تشکیل می دهند. در این جامعه، اوکراین جایگاه اصلی را اشغال می کند و شرکای تجاری آن نسبتاً برابر هستند و هیچ مرکز ثانویه آشکاری ندارند. اکثر اعضای جامعه روابط تجاری دوجانبه با یکدیگر دارند و تجارت داخلی بسیار فشرده است. بخشی از جریان تجارت منعکس کننده تأثیر اوکراین بر کشورهای آسیایی (مناطق خاورمیانه و شمال افریقا) است. “جامعه روسیه”؛ سومین جامعه بزرگ است که از ۳۶ عضو تشکیل شده است و حدود ۱۱٪ از مقدار تجارت جهانی را تشکیل می دهد. این جامعه با ساختار مرکزی – فرعی مشخص می شود. روسیه بزرگترین صادرکننده مواد غذایی است که با تمام اعضای جامعه تجارت می کند. مصر، با وابستگی شدید تجارت وارداتی به روسیه، بزرگترین واردکننده مواد غذایی در این جامعه است. سایر اعضای حاشیه ای بیشتر از آفریقا و آسیا هستند و مقادیر تجارت آنها کمتر و متفاوت تر است. جامعه آرژانتین-فرانسه ( ARG–FRA)، چهارمین جامعه بزرگ، متشکل از ۱۵ عضو است که حدود ۱۰٪ از مقدار تجارت جهانی را تشکیل می دهد. این جامعه تمایل بیشتری به تجارت بین کشورهایی در مناطق همسان دارد و یک ساختار شبکه چند هسته ای را ارائه می دهد که آرژانتین، فرانسه و الجزایر به عنوان گره های اصلی در داخل جامعه هستند. الجزایر بزرگترین واردکننده در این جامعه است و تمام واردات مواد غذایی آن از دو عضو اصلی، آرژانتین و فرانسه انجام می شود.
“جامعه تایلند-هند ( THA-IND)”، پنجمین جامعه بزرگ، شامل ۳۱ عضو، عمدتاً از آفریقا، اقیانوسیه و آسیای جنوب شرقی است که حدود ۵٪ از مقدار تجارت جهانی را تشکیل می دهد. جامعه دارای ساختار دو هسته ای است که هسته اصلی آن تایلند و هند و هسته ثانویه آن استرالیا و فیلیپین است. گره های اصلی ظرفیت تولید کشاورزی بالایی دارند. اهداف تجاری اصلی آنها به مناطق همسایه محدود نمی شود، بلکه دامنه تشعشعات خود را به مناطقی با تقاضای زیاد برای غذا در سراسر جهان گسترش می دهند. اصولا، سیستم های غذایی آسیا در ۶۰ سال گذشته دستخوش تحولات سریع اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی شده است. در طول این دوره، تقریباً همه کشورهای منطقه قحطی را ریشه کن کردند و به خودکفایی غذایی و سطوح ناهمگونی از کاهش فقر دست یافتند. تحول نظام غذایی در کشورهای آسیایی دارای شباهت ها و تفاوت هایی بوده و ارتباط تنگاتنگی با تحولات ساختاری، فرآیندهای سیاسی و ادغام با اقتصاد جهانی داشته است
ششمین جامعه بزرگ، “جامعه برزیل و ایران ( BRA–IRN)،” شامل ۱۰ عضو است که حدود ۵ درصد از مقدار تجارت جهانی را تشکیل می دهد. برزیل و ایران جایگاه اصلی این جامعه را با جریان های تجاری بزرگ مطلق به خود اختصاص داده اند. رابطه تجاری بزرگ بین دو عضو اصلی قابل توجه است و تمرکز تجارت جامعه بالا است. برزیل به همه اعضای جامعه صادرات دارد و انحصار صادرات مواد غذایی را در اختیار دارد. جامعه دارای ویژگی های بارز نظم دهی شبکه و توزیع ناهمگون است. همه کشورها با کشور اصلی یعنی برزیل روابط تجاری دارند، اما روابط با سایر کشورها پراکنده و ضعیف است. الگوی خوشه ای منعکس کننده الگوی توزیع جغرافیایی منابع تولید جهانی غذا و نزدیکی جغرافیایی کشورهای نزدیک به هم است. در طول دوره تقریباً ۳۰ ساله، کشورهای تجاری اصلی نسبتاً ثابت بودند، اما وضعیت تجاری آنها تا حدی نوسان داشت. کشورهای صادرکننده اصلی پایدار و متمرکز هستند، در حالی که کشورهای واردکننده اصلی نسبتا پراکنده هستند. گره هایی با روابط تجاری گسترده در اروپا، آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، آسیای شرقی، آسیای جنوب شرقی و آسیای جنوبی متمرکز شده اند. گره هایی با مقادیر تجارت زیاد در قاره آمریکا، اروپا و آسیا متمرکز شده اند که تا حد زیادی با توزیع مناطق عمده تولید غذا همزمان است. تجمعات تجاری که توسط جامعه آمریکایی و جامعه فرانسوی تشکیل شده است نسبتاً پایدار هستند. در حالی که جوامع تحت سلطه اوکراین و روسیه به ترتیب در حال افزایش ظرفیت تشعشع خود در الگوی تجاری بودند. کشورهای پیشرو در شبکه عمدتاً در آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، اروپا و آسیا با تداوم فضایی خاصی در محدوده قاره ای توزیع شده اند. طرفه اینکه کشورهای آفریقایی در گروه بندی های مختلفی درگیر و پراکندگی بالایی دارند. با این حال، تجارت جهانی غذا هنوز توسط چند کشور اصلی مانند ایالات متحده آمریکا، ژاپن، روسیه و برزیل کنترل می شود. تجارت بینالملل پیچیدگی سیستم غذایی جهانی را افزایش داده و ممکن است قرار گرفتن کشور در معرض اختلالات خارجی را افزایش دهد. ساختار جامعه با شدت بیشتر همکاری و رقابت داخلی که توسط کشورهای اصلی شکل گرفته است، شبکه تجارت جهانی را به سمت یک پیکربندی “محکم و در عین حال شکننده” سوق می دهد. در این ساختار شبکه، شبکههای تجاری زمانی آسیبپذیرتر هستند که صادرکنندگان اصلی صادرات را در دورههای استرس بازار جهانی مواد غذایی محدود میکنند. اختلالات لجستیکی، تعارضات ژئوپلیتیکی، تغییرات شدید اقلیمی، بی ثباتی سیاسی، تحریم های غرب علیه ایران و و روسیه و برخی دیگر از کشورها، بلایای طبیعی و شرایط اضطراری عمومی در کشورهای اصلی ممکن است بر امنیت عرضه غذای خارجی آنها از طریق تجارت تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، شیوع ناگهانی COVID-19 در سال ۲۰۲۰ باعث رکود جهانی و انقباض در تجارت مواد غذایی شد. برخی از صادرکنندگان بزرگ، از جمله ۱۴ کشور، مانند روسیه، صادرات غلات را به حالت تعلیق درآوردند یا آن را ممنوع کردند که این امر زنجیره تامین مواد غذایی جهانی را مختل کرد. در نتیجه آسیب پذیری سیستم های غذایی برخی کشورها را افزایش داد. با توسعه جهانی شدن ، تجارت مواد غذایی گسترده تر و فشرده تر شده است. در حال حاضر تجارت مواد غذایی محدودیت های منابع را شکسته و نقش مهمی در مبادله انواع مواد غذایی، تنوع بخشیدن به منابع عرضه و به دست آوردن محصولات کشاورزی با کیفیت بالا ایفا می کند. علاوه بر این، تجارت مواد غذایی، اولا جریان استاندارد و نظارت شده مواد مغذی غذایی بین کشورها را امکان پذیر می سازد، ثانیا، مختصات عرضه مواد مغذی بین کشورها را تغییر می دهد و نیازهای غذایی متنوع افراد مختلف را برآورده می کند و نهایتا، تجارت ارزان و روان مواد غذایی، هزینه و بار اقتصادی رژیم های غذایی سالم را کاهش داده و در دسترس بودن غذا و تنوع غذایی را بهبود می بخشد. بنظر می رسد این فراگرد تا حدودی، مسیری عالی برای ارتقای امنیت غذایی در سطح بین المللی باشد.
در نهایت باید عنوان نمود که برای کشور ایران چند اقدام برای تضمین امنیت غذایی خویش وجود دارد. اول، اتخاذ یک دکترین منسجم و قابل اتکا در تجارت بین الملل ، مقررات زدایی ملی از تشریفات زاید بوروکراتیک گمرکی و تسهیل فرایندها، توسعه تجارت دیجیتال، حفاظت و بهینه سازی الگوهای تجاری موجود با محوریت شرکتهای خصوصی و نگاه حداکثری به روان سازی مبادلات مالی-پولی-کالایی؛ ما باید توجه زیادی به هاب های کلیدی در FTN جهانی مانند برزیل، استرالیا، ایالات متحده، روسیه، هند و در مقام بعدی به اوراسیا داشته باشیم و با مشارکت در نمایشگاه های تجاری، اکسپوها، عضویت در مجامع ، انجمن ها و اتحادیه های تجاری از این قدرت های تجاری بخواهیم محدودیت های تجاری و گمرکی را کاهش دهند و شبکه جهانی تجارت مواد غذایی را برای انطباق بیشتر ایران، انعطاف پذیر و متحرک نگه دارند. در عین حال، ترویج توسعه چند قطبی تجارت غلات و ترویج مشارکت بیشتر شرکتهای چند ملیتی ها در تجارت بی واسطه مواد غذایی با کشورمان میتواند مشارکت شرکتهای ایرانی را در تجارت گروههای کوچک مانند جامعه تایلند-هند و جامعه روسیه و جریان های کالایی اوراسیایی در آینده با تاسیس دفاتر تجاری در کشورهای هدف(حضور وابسته تجاری) بهبود بخشد و تمرکز را بیشتر بر چند قطبی شدن شبکه تجاری کشور قرار دهد. در برخی از کالاهای اساسی که وابستگی و تمرکز بالایی به واردات وجود دارد، باید پیوندهای تجاری خود را با سایر کشورها گسترش دهیم تا خطرات تجارت مواد غذایی را پراکنده نموده و از عرضه مواد غذایی در صورتبندی های متکثر و شرایط مخاره آمیزاطمینان حاصل کنیم. سوم، باید یک چشم انداز جهانی مقررات بازرسی بین المللی، استاندارد، ضوابط قرنطینه ای ، قوانین بهداشتی، نظارتی، گمرکی با آینده مشترک تجارت غذا را تقویت کنیم و فعالانه در حکمرانی جهانی و اصلاحات نهادی برای امنیت غذایی شرکت کنیم. در حال حاضر، همه کشورها در یک سیستم پیچیده تجارت مواد غذایی، با تجمع توان تجاری و افزایش وابستگی قرار دارند. بنابراین، در مواجهه با بازارهای پیچیده داخلی و بین المللی مواد غذایی، دکترین تجارت غذای کشور باید همکاری های بین المللی را تقویت کنند، ظرفیت اقدام جمعی را افزایش دهند، به طور مشترک یک سیاست هماهنگ جهانی امنیت غذایی ایجاد کنند تا امنیت و ثبات غذایی را پیگیری کنند.